سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
سوگلیبهارتوییدرختانبیهودهبیدارشده اند......
بغض گلوگیری ست جمعه تا خفه نکند دست برنمیدارد...
دلمیکبارانآبان ماهیمی خواهدویکتوبرایقدم زدن......
ابروانت را بالا پایین نکن زبانت را نکش به لب هایتموهایت را هی باز و بسته نکن من ساده امجواب اطوارهایت را بلد نیستم من دوستت دارم و این تمام شعر من است...
دست تابستان را از پشت بسته آغوش گرم و لعنتی ات !️...
تمام شد جمعهتا دلتنگی بعدی خداحافظ.... ...
اولین بوسهٔ دوعاشق را دیده ایچنان زیبا ، چنان دلچسبتو آنی...!...
زیباترین کودتای دنیا می شود فتح دوباره ی تو️ با دست های من ...!...
همه ی رقص هایِ دنیا را بلد است دل منفقط بگو دوستت دارم!...