پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
منم آن؛ جسدِ رویِ بُرجِ سکوت،در تیررَسِ منقارِ چرک آلودِ کلاغانِ قیل و قال پَرَستتویی آن؛ نسیمِ فَرَح بخشِ درآمده از بادگیرِ بهشت آئینِ محمدتقی خان که؛خوش می نوازد در سردابه یِ خاموش و خلوتِ وجود....
من؛ همان قارقارِ سوزناکِ کلاغم، بر بلندایِ کاجی خستهحالِ دل را که می داند، جُز کلاغِ کهنسالِ سرگشته ای بنشسته بر بلندایِ کاجی فرتوت، در شهری لُخت و عور و بوران زده؛با چشمانی که دو دو می زنند در پیِ میوه یِ نورَسِ کاجی که دستِ باد با بی رحمیِ تمام از شاخه جدایش کرده؟!...
آزادی(رهایی) احاطه کرده اند ، تمامِ وجودم رارو و شب؛پرندگانِ مطیع و رامی که عمری خودخواسته گرفتارِ قفس بوده و حال بعد از مدت ها اسارت، با اولین پروازِ رهاییدریافته اند که؛آزادی عجب طعمِ دلنشینی دارد!...
تو را می شناسم، با همین چشم هایی که پشت ویترین پنهان شده اند!چشم هایی که سالیان درازی است با ضعف خویش سر می کنند، و تصویر آدمها یکی پس از دیگری در نظرشان تار می شود.می شناسمت، حتی اگر هیچ عینکی برای دیدنت نداشته باشم؛ حتی اگر تصویر تو چون دیگران در نظرم تار یا محو شود، باز هم خیالی نیست؛ من سالها پیش تصویر تو را روی قاب عکس دلم نقش زده ام تا بماند برای روزهای نیامده ای که ممکن است چشم هایم نایی برای دیدنت نداشته باشند.سعی می کنم عطر تنت را ...
من خاک ریشه ات می شوم، اگر تو یک درخت باشی!!من دریا خواهم شد، اگر تو ساحل باشی!من یک گل خواهم شد، اگر تو زنبور باشی!تا اینگونه بهت بگویم:دوستت دارم نامزدمهربانم...
کاش میفهمیدی که من غمگین نیستم، تو تنها ناراحتیمی. من زود رنج نیستم ولی تو تنها نقطه ضعفمی. من آدمای زیادی دورم هستن ولی تو تنها کسی هستی که دوستش دارم. من به هیچکس توجه نمیکنم، ولی تو تنها نکته یِ مَدِّ نظرمی. من اصرار به موندن کسی نمیکنم ولی فقط میخوام تو باشی. من رو همه حساس نمیشم، ولی تو همه نیستی. من به همه ابراز علاقه نمیکنم ولی تو تنها کسی هستی که عاشقشم. من نگرانِ همه نمیشم، ولی تو تنها کسی هستی که هر لحظه از زندگیم نگرانِ حالش هستم. من ب...
عطر بغلت دوست دارم🔐❤بغلت عطر شعرهاتو میدهعطر شاعر بودنت میدهوقتی بغلم میکنی وجودم بوی شعر میده...
اگه قرار بود حسی که بهت دارم تموم یا عوض بشه، دیگه چه فرقی با بقیه داشتم؟ اگه قرار بود فراموشت کنم چرا اصلا باید بهت میگفتم دوستت دارم؟ من تکلیفم مشخصه با خودم، من مثل بقیه نیستم که فراموش کنم تو کی بودی و چه حس هایی رو به من دادی. من حتی جای رگهای دستت رو یادمه. من عادت کردم، به اینکه برای نبودنت ناراحت باشم. من به فکر کردن بهت عادت کردم. فکر تو، شدہ قسمتی از مغزم و من اون قسمت رو خیلی دوست دارم. پس توقع نداشته باش که بخوام اون تیکه رو از مغزم ج...
دختر داشتن یعنی محبت بی دریغ دختر داشتن یعنی یکی هست مثل خودت مادری بلد باشه مهر بورزدیعنی صبور باشد قانع باشد بیشتر تو را بفهمد دخترم خوشحالم که دارمت دوستت دارم مریم نازم ..دلارام امینی...
میگن هیچجا خونه خود آدم نمیشهبغل تو خونه منه : )تو این همه مدت ک نزدیکه ۳ ماه بشههیچجایی توی این دنیا بهتر از بغلت پیدا نمیشه کرد: )...
امشب دلم آهنگی ملایمتر مینوازد...خوب گوش دادم...فهمیدم دلیلش را...گویا امروز حال و احوالپرسیت گرم تر بود.........
هر سنی زیبایی خودش را داردتو همانقدر زیبایی که در بیست سالگی اتهمانقدر که در سی سالگی اتو همانقدر زیبایی که تازه چشم گشوده بودی!نگران پیری ات نباشقلبِ پاکی که داشته باشیدر هر ده ای دو باره متولد میشوی!...
زندگی یه بوم نقاشیهعشق هم یه نقاش ماهر و زبردستتا وقتی عشق نباشه بوم زندگی هیچ رنگی ندارهچه برسی چه نرسی راهت زیباست خاطره هات زیباست تمام بدی ها و مشکلات با عشق زیباست......
گاهی دلم می خواهد عاشقانه ننویسم💞 عاشقانه زندگی نکنم 💞عاشقانه راه نروم 💞عاشقانه فکر نکنم 💞اما تا یاد تو می افتم می بینم که نمی شود💕...
هیچ نمیگویم و درسکوت از دور بغلت میکنم.ترکیب عجیبی است نه؟ سکوتم از انفجار احساس شیرین بودنت، دوریمان از گیرو دار اجسام فیزیکی بعیدمان و هم آغوشی زیبای قلب هایمان. انگار نه انگار که تن هامان کیلومترها دور است. چنان جان هایمان درهم تنیده اند که گویی شانه به شانه نشسته ایم در زیر سقف یک آسمان پرستاره میان حیاطی پر از شمعدانی های شبنم نشان💫زینب ملائی فر...
چه آرامشی دارد وقتی...روی کاناپه ی دونفره بنشینیآهنگ قایقران ولگا را با صدای آرام پلی کنیفنجان قهوه ات را بنوشیدفتر شعرت را باز کنیو برایش عاشقانه ای بنویسیاز زیباترین لحظاتی که با هم داشته اید.بنویسی در وصف کلبه ای دِنج...و نوشیدن فنجانی چای کنار رودخانه ای پر آبدر یک جنگل سرسبز و مه گرفته با صدایپرندگان اساطیری...برقصان موهایت را با آهنگ ولگا......دلنوشته هایبهزاد غدیری...
یک حسیمثل حس دلتنگی مرا خواهد کشت شاید اگر نیاییمثل یک مرداب کهنهتوی آن فرو میروم و از هر چه بودن استساقط خواهم شد؛دلتنگی ام معلولی بی دلیل استنمی داند چرا هست؟نمی داند چرا سال های سال استچسبیده بیخ این گلوی بی صاحاب و ول کن نیستو این ندانستنشبه من هم سرایت کرده ......
⁰¹:⁰¹ همیشہ بہ یادتہ .🔌!\⁰²:⁰² عاشقتہ .💋!\⁰³:⁰³ دوست دارھ .❤️!\⁰⁴:⁰⁴ دنیاشی .🎶!\⁰⁵:⁰⁵ قرار میزارین .🧣!\⁰⁶:⁰⁶ ازت خوشش میاد .🖤!\⁰⁷:⁰⁷ بهم میرسید .⛽️!\⁰⁸:⁰⁸ محبت .🕷!\⁰⁹:⁰⁹ زندگیشی .💄!\¹⁰:¹⁰ بدون طُ نمیتونہ .🎥!\¹¹:¹¹ بهت فکر میکنہ .🚒!\¹²:¹² دیوونتہ .🐜!\¹³:¹³ نفسشی...
یک جای کار میلنگدیا زنگ در خراب استیا گوشی تلفنوگرنه بعید میدانمتو فراموشم کرده باشی...
کاش فرشته ای هم بودبه نام عشقائیل...که روزی در صور خود بدمد وبگوید دلتنگی تمام شد ،هر کسی عشقش را بردارد و ببرد.....
دلیل اینکه اینجا برات می نویسماونم بعد از حدودِ ۳ سال سکوتهم از طرفِ تو و هم از طرفِ مناینکه بگم تویِ این سه سال فراموشت کردم که دروغهبا یه اکانتِ بی نام و نشون ۲ساله که فالوت کردم و کم و بیش ازت با خبرمهمین از راهِ دور دیدنِ احوالت برام بس بوداما خب اینجا بدون هیچ ترسی میخواستم بگم که:دوسِت دارم......