پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
لبِ تو نقطه ی آرامش این جان من استبی سبب نیست که تو هم جانی و هم جانانم سجاد یعقوب پور...
بوسه بوسه بر لب زده املب بگرفتی زلبملب من ،با لب تو بوسه شدو جان به لبم ڪرده ڪنون !! پروانه فرهی(پرر)فروردین ۱۴ صفر ۱...
پوچ است غیر تو، همه ی انتخاب هاتلخ است در قیاس لبانت قطاب ها.نوش دلم لب تو، حلال و حرام چیست؟از واجبات دین من است این ثواب ها.افتادنم به پای تو از روی عجز نیستاثبات جاذبه ست سقوط شهاب ها.رقصان عبور می کنی از دام ها غزاللرزیده است قلب تمام خشاب ها.هر شب تو را خیال به من وعده می دهدتعبیر شو، فرار کن از چنگ خواب ها....
گفتم لب تو گفت مکیدن داردگفتم سخنت گفت شنیدن داردگفتم که چو جامه از تنت بر گیرمگفتا که حکایتی ست دیدن داردارس آرامی...
لب براق تو برقیست که بد میگیرد!هر لبی را که به یک بوسه رسانا بشود...
نام تو مگر چیست؟ که شرط ضربان استخونیست که در رگ رگ ابیات نهان است از رایحهٔ عطر تو، قارونم و بی شک هرم نفست گنج ترین گنج زمان استلبخند تو مشهورترین سیب بهشتی ست از طرح لب توست که حوا نگران استتصویر دوتا مردمک چشم تو انگارنیلوفر آبی ست که در آب روان است این آتش عشق است، که در هر غزل منگلواژهٔ تو مایهٔ آرامش جان استاز عشق تو دیوانه ترین شاعر شهرم(چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است)ارس آرامی...
تو اگر ناز کنی، ناز کشیدن بلدمناز از آن چشم پر از عشوه خریدن بلدمقفس خستهٔ دلی های من عاشق راباز کن تا که ببینی که پریدن بلدملب تو باغ انار است، به شوق آوردممیوهٔ عشق ز لبخند تو چیدن بلدمخنده کن تا بشوی سوژهٔ نقاشی منمن فقط شیوه یِ لبخند کشیدن بلدمبگذر از پیش من، ای یوسف زیبا و ببینمحو زیبایی تو، انگشت بریدن بلدمبوسه پنهانی و جام و من و تو، هیچ نترسمن شتر دیدن و گفتن که ندیدم، بلدمارس آرامی...
زندگی رقص دل انگیز خطوط لب توست...
گفتم لب تو را که دل من تو برده ایگفتا کدام دل چه نشان کی کجا که برد...
قصه از عشق با دهان تو شنیدن ها داردآرامش آن بستر چشمان تو دیدن ها داردچه زیبا از دو طرف موی تو افتاده گلودست در دست تو در کوچه دویدن ها داردشراب هفت ساله از بوی تنت مست شدسیب در دست تو احساس رسیدن ها داردتو زیبایی ؛ دلاویزترین باغ بهشتی بخداطعم میوه ات از فاصله چیدن ها داردبوسه سر بسته ترین حرف من ست با لب تواز لب سرخ تو این عشق شنیدن ها دارد...
خاکِ من زنده به تاثیرِ هوایِ لبِ توست......
طعم دوستت دارم ، از لب تو شیرین شد...
ز گونه و لب تو ، بوسه بر کدام زنمکه خوش تر است از آن و این از آن خوش تر...
صد بوسه از لب تو لب جام می گرفت /یک بوسه قسمت لب این بی نصیب نیست...
دزدیده اند از لب تو خنده را مگر؟با اخم خود کجای جهان را خریده ای؟!...
همه جا هم اسراف بد نیست درست مثل جای لب تو روی گونه من️️️...