متن دوست
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دوست
دوست...
چه خوب می شد که یک دوست، از اون خوباش، تو زندگیم پیدا میشد، از اون دوستایی که مثل تو داستان ها و فیلم های سیاه و سفید قدیمی، همیشه حاضر و همیشه به درد بخورند. از اون دوستهایی که همیشه به فکر آدم هستند و هیچ انتظاری از...
اصلا احساس خوبی نسبت ب صحبت هایش نداشتم
از این دکترها بود ک آسمان ریسمان میبافت تا حرفش را بزند
بی حوصله نگاهش میکردم و او هم گویی برای خودش حرف میزد
نگاهش کردم و گفتم:
\دکتر! اصل حرفتونو بزنید\
دکتر آب دهانش را قورت داد و نگاهش را از...
تمام عمرم دنبال دوستی بوده ام که برایم همه کس و همه چیز باشد،غافل از اینکه این دوست را باید در وجود خودم،بجویم.
زندگی پنجره ای باز،به دنیایِ وجود
تا که این پنجره باز است،جهانی با ماست
فرصتِ بازیِ این پنجره را دریابیم!
در نبندیم به نور-
در نبندیم به آرامشِ پُر مهرِ نسیم...
رو به این پنجره با شوق سلامی بکنیم
و بگوییم به دوست؛
عشق یعنی بودن
در سینه خود کینه ندارم ای دوست
من کینه ی دیرینه ندارم ای دوست
دنیای من اینگونه رقم خورده عزیز
جز مهر تو در سینه ندارم ای دوست
....
بهزاد غدیری ، شاعر کاشانی
همواره تو در سردَر خاطر هستی
یک همسفر شهیر و نادر هستی
هرگز تو گمان مبر که رفتی از یاد
در خاطر ما تو حیُّ و حاضر هستی
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
بگویم شعر نابی من برایت
شود جانم به قربانت فدایت
نماد مهربانی هستی ای دوست
و من محو نگاه دلربایت
..
..
بهزاد غدیری
بین من وتو لحن وکلام است ای دوست
حِسم به تو تُک زبان است ای دوست
در بطن وجودت چه دیدم ای دوست
قلبی است،به زیبایی دریا ای دوست
گاه سنگ صبوریُ پناهم ای دوست
سرما نشناسم گرمیِ جانی ای دوست
روشنگه فانوس دلم باش ای دوست
تاریک نشود راه،...
یارب آن زولفِ پریشانِ سیه رنگ چه شد
آن غزالِ غزل و،صوتِ خوشِ چنگ چه شد
ترسم این است که این کوچه یِ غم آلوده
بردمد داد: قدم های خوش آهنگ چه شد
باده ی نابِ نگاهِ خوش مستانه ی دوست
عطر گل،گرمیِ عشق،آن بغل تنگ چه شد
دل زخمی...
چه روز های خوبی بود
هردو احوال پرس ما بودند
آفتاب و باد
شور و شوق اول دبستان
و دوستانی لطیف تر از برگ درخت
هنوز حسادت رنگشان را عوض نکرده بود
شهر مال ما بود
و هر آنچه که در آن بود
شاد بودیم و شاد
می خندیدیم برای...