شعر امام زمان

«اَللّٰهْمَّ عَجّلْ لِوَلٖیِکَ الْفَرَج»

(لایق دیدار)

کاش، این جمعه مرا لایق دیدار کنی
دیده در دیده‌ی این عبد گنهکار کنی

ای طبیب دل من، کاش بیایی و دمی
نظری بر دل این خسته‌ی بیمار کنی

بکشی دست نوازش به سرم تا که مرا
از گران‌خوابِ پُر از دلهره، بیدار کنی...

ألسّلامُ عَلَیکَ یا بقیةاللهِ فی أرضه)

گفتم نگاهی می‌شود، شاها به این سائل کنی؟
گفتا که باید سال‌ها ، در راهِ ما منزل کنی

گفتم که منزل کرده‌ام، عمری به راهت ای صنم!
گفتا که باید بیش ازین، ما را به خود مایل کنی

گفتم که ماهِ من تویی، در...

در ازدحام حریم حرم دلم گم بود
کبوتری که اسیر امام هشتم بود

یکی دخیل نشسته پر از توسل و ذکر
یکی مراد گرفته پر از تبسم بود

به گوشه گوشه ی صحن و سرای تو آقا
صدای بال ملائک صدای مردم بود

ملائکی که به یک لحظه شوق مشهد...

طراوت باران
(میلاد منجی عالم بشریت )

تو می رسی و جهان را قرار خواهی داد
به دشت و کوه و بیابان بهار خواهی داد

طلای ناب وجودت چه برکتی دارد !
به کیمیای محبت عیار خواهی داد

نگاه چشم و جمال تو غرق زیباییست
به دست این همه آئینه...

تراشیده بودم سرِ خودنویس
که ازتو بگویم ولی پا نداد
تمامِ غمم ماند در قابِ مغز
دوخط ، دفتر کهنه ام  جا نداد


سکوتم قدم زد درون گلو
ترک های خود  را بغل هم نکرد
مُهمّاتی از  ضامنِ انفجار
سَرِ  زا ، کشید و  عمل هم نکرد


در این ماجرای...