وقتے توکنارمے خوشبختے نمیداند از چہ مسیری و باچہ سرعتے خودش را بہ من برساند️
تو همان جرعه آبی که نشد وقت سحر بزنم لب به تو و زود اذان را گفتند .
بی مروّت ، اینقدر با موی خود بازی نکن دکترم گفته برایم بی قراری خوب نیست
خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزلههاست
چه غم که خلق به حسن تو عیب میگیرند همیشه زخم زبان خونبهای زیباییست
هر کسی در دل من جای خودش را دارد جانشین تو در این سینه خداوند نشد
عاشق آن نیست که هر دم طلب یار کند عاشق آن است که دل را حرم یار کند
ز تو کی کنار گیرم که تو در میان جانی
هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد
بیخود بنشین پیشم / بیخود کن و بی خویشم
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه! من می بینمش...
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
گر دلم در عیش تو دیوانه شد عیبش مکن
محدودم کن به دوست داشتنت ، دلم میخواهد جز تو چیزی به چشمِ دل نیاید ...
دوستت دارم که میگویی هوایی میشوم هِی هوایی کن مرا تکرار میدانی که چیست️
من چیزی از تو نمیخواهم جز یک آغ..وش برای نفس کشیدن یک..... دوس.ت..ت دارم برای نمُردن ..
تمام دنیا را گشتم اما کنار تو دنیای دیگریست
دلچسب تریڹ عشق هماڹ لمس لب توسٺ..
حسود؟! من میمیرم اگه کسیُ مثه من نگاه کنی، حسودی که جای خودشُ داره...
تو ماه هر شب منی
هنوزم میشه عاشق بود تو باشی کار سختی نیست
حال من خوب است اما با تو بهتر میشود
در کنار تو درگیر ارامشم