متن چامک
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چامک
من شعرم را گاهی
دم می کنم
و با فنجان سفید سفالی
انگشت در انگشت
به بالکن می روم
و
هورت می کشم
تفاله های ترس را
بیهوده دل به دریا زدی قایق
غریق ، نجات نمی یابد
پرواز داد
بغض رود را
حباب
زیبا می رود
رود
به ایست گاه عشق می روند
این راه های آهنی
در حال بارگذاری...