دلت که تنگ باشد باران هم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دلت که تنگ باشد،
باران هم تسکین نیست،
شعر هم مرهم نمی‌شود،
و هیچ آغوشی وسعت اندوهت را کم نمی‌کند...

دلت که تنگ باشد،
صدای خنده‌ها در گوشت محو می‌شود،
کوچه‌ها بوی دلتنگی می‌گیرند،
و هر مسیر، تو را به خاطره‌ای قدیمی می‌کشاند...

دلت که تنگ باشد،
دیگر فرقی نمی‌کند کجایی،
در شلوغ‌ترین خیابان شهر،
یا در سکوت نیمه‌شب اتاقت...
چراکه دلتنگی، همیشه جای خالی کسی را نشانت می‌دهد.

دلت که تنگ باشد،
گاهی خودت را هم کم داری،
خودت را، در روزهایی که بی دغدغه
می خندیدی
در لحظاتی که باور داشتی همیشه
کسی هست

دلت که تنگ باشد
دیگر نه جایی آرامت می‌کند
نه زمان
تمام دنیا خلاصه می شود
در جای خالی کسی که نیست

دلت که تنگ باشد،
کاش کسی باشد،
که بی‌هیچ پرسشی دستانت را بگیرد
در چشمانت خیره شود
و بی کلام همه ی
دلتنگی ات را بفهمد
کاش کسی باشد.......

هدی احمدی
ZibaMatn.IR
دلنوشته های هُدی
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

متن، دلتنگی عمیقی را توصیف می‌کند که در آن هیچ چیز، نه باران، نه شعر، نه آغوش گرمی، تسکینی نیست. دلتنگی همه جا را فرا می‌گیرد، خنده‌ها محو می‌شوند، خاطرات زنده می‌شوند و هر مکان یادآور فقدان کسی است. در این حالت، حتی خودِ فرد نیز از خودش دور می‌شود و تنها آرامش، در درک بی‌قید و شرطِ دیگری نهفته است.

ارسال متن