پنجشنبه , ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
ساعت ها دیوانه شدند وقتی ماه ها از تو بی خبر ماندم. . صدیقه بیگلری...
یک روز می رسد که مرا عشق بی خبر بار دگر هوایی یک فرد می کند وان دم زمانه با دلت آن کارها که با احساس صاف و ساده من کرد می کند...
رودی برنخاست از بسترو دریاتاابد بی خبر...
از جمعه ها آدینه ترچشم انتظارت در به درمن غرق در دنیای توتو از جهانم بی خبرهادی نجاری...
حتی اگر ازت عصبانی باشدحتی اگر قهر باشد ،اگر دوستت داشته باشدنمیتواند ازت بی خبر بماند ...اگر غیر از این باشد ،بعید میدانم دوست داشتنی در کار باشد...
کنم هر شب برای مهر او گریهکه شاید بشنود دردمولی آهسته می گویمالهی بی خبر باشد!...