پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
من فکر می کنمآدمی دو بار متولد می شودیکبار دیده به جهانی می گشاییکه وقتی می فهمی اش غمگینت می کند!و دیگر باردیده به چشم های ِمهربانِ کسیو وقتی می فهمی اشعشقتو را از غمِ تولد اولمی رهاند......
تولد هیچکس دست خودش نبوده!من اما به گمانم در این یک مورد هم استثنا بودم.تو یادت نمی آید ما را در عالم ارواح از یک روح ساختند و تو شدی همان نیمه ی گمشده ی من!من خوشبختر از دیگران بودم ؛در این دنیا نه ؛در عالم " ذر " بود که پیدایت کردم.آنجا بهشت طلایی من بود.چرا که هرگز از تو جدا نبودم.اما جوانه زدی و جهنمم شد دوری ات.فراق آغاز شده بود و نیز ، عشق هم...به زندان زمین نمیرفتم تا به دنیا آمدی!تجلی ات تسلیمم کرد ؛؛ به خواست خو...
تصویرِ من در میانِ قابِ چشمان تومرگی است که آهسته در می زند!چشم هایت را نبند؛هر صداییاز سکوت متولد می شود،حتی آخرین جرعه از جامِ نگاهت کههنوز از گلویم پایین نرفته است!...
آدمها فکر می کننداگر یک بار دیگر متولد شوندجور دیگری زندگی می کنند،شادخوشبختو کم اشتباه خواهند بود،فکر می کنند می توانندهمه چیز را از نو بسازند،محکم و بی نقص!اما حقیقت ندارد..اگر ما جسارت طور دیگری زندگیکردن را داشتیم،اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،اگر آدم ساختن بودیم،از همین جای زندگیمان به بعد رامى ساختیم......
مرا شبیهدرخت همیشه بهار آفریده اند ،که شب ها و زمستان های سردی پشت سر گذاشته ، هر شب میان زمستانِ درد ، خشکیده و هر صبح ، در بهار امید ، جوانه زده .که به او تبر می زنند و جای زخم هایش ، جوانه می زند ، که شاخه هایش را می بُرند و جای هر شاخه ، هزار شاخه بیرون می زند .مرا شبیه همان درخت افسانه ای آفریده اند که هر غروب ، می میرد و هر طلوع ، با شکوه تر از روزهای قبل ، متولد می شود .جای ترک ها و شکستگی های من ، محکم ترین بخش های وجود من است ....
تاریخ تولد شناسنامه ام دروغی بیش نیسمن متولد نگاه توام...
شب را در آغوشم بپیچمی خواهم در... نَفَس هایت متولد شوم.!️ ️️️...
من در آغوش تو از خود متولد شده امروزه بر مؤمنِ دور از وطنش واجب نیست...
مرا که متولد کرد؟مادرم...زنهای همسایه..خدای احد و واحد..نه نمی دانم مرا که متولد کرد!تنها وقتی به دنیا آمدم که چشمهای سیاه تو راگیسوان پریشان توراو لبهای خندانت رادیدممن را تو به دنیا آوردی...
تولد تو تولد یک زیبایی، تولد یک بهار تولد آرامشتولد یک فرشته، تولد زلالی دریا، تولد عشقتمام واژه ها برای توصیف خوبیهای تو حقیرندو هنوز جمله ای که بشود تورا با آن وصف کرد متولد نشدهتولدت مبارک عزیزم...
عشق عبارت استوجود یک روح در دو کالبدو عاملی استکه دو تن را مبدلبه فرشتۀ واحدی میکند !!عشق همان چیزیست که به ما امکان میدهد بارها و بارها متولد شویم️️️...
زمین اشک های آسمان را به غنیمت برد،دریا متولد شد...
متولد دی ماه یعنی متولد گرم ترین قلبدر سرد ترین فصل سال......
گناه مردم سرزمین من چیست؟اینجای جهان متولد شده اندیا فرزندان کسانی هستند کهاز سر صفا - خواستند خانه آباد شود!...
هر صبحزندگی متولد میشودصبح مثل معجزه میماند، آغاز یک زندگیست که به پایان رسیده بود ️️️ ...
فردایی در کار نیستما را می خوابانندتا ندانیم دوبارهدر آغوش امروز متولد می شویم...
انگار امروز متولد شده ایهر چه درد سر داریعین جفت بیانداز در سطل زبالهو به زندگی بگو سلام!...
اسممکه می آید کنارِ اسمتمتولد میشومعمرِ تازهای میگیرم ️...
صبحها وقتی خورشید در میآید متولد بشویم هیجانها را پرواز دهیم ...روی ادراک فضا، رنگ، صدا، پنجره گل نم بزنیم ...آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستیریه را از ابدیت پُر و خالی بکنیم...