میبوسمت حتی اگر شرعا حرام است
در دین من عشق تو فتوای کلام است
اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
حوای همیشه سربه زیری بودم
جان گفتن تو سر به هوا کرد مرا
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی...
من دوستت دارم همیشه بر زبان دارم
این واژه را من تا همیشه دوست میدارم
اعظم کلیابی بانوی کاشانی...
چشم بد دور ازاین عشق که در سر داری
شوری چشم رقیب از نمک عشق شماست
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی...
چشم بد دور ازاین عشق که در سر داری
شوری چشم رقیب از نمک عشق شماست
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی...
هوایم را ز سر بردی هوایت را ببین دارم
تویی نامهربان اما هنوزم دوستت دارم
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی...
من آن زمان درد دل نگرانی را فهمیدم که عاشق شدم......
عشق گاهی سخت وشیرین میشود چون هندسه
جمع دارد ضرب دارد من از آن منها شدم
-اعظم کلیابی
-بانوی کاشانی...
عشق پیری گر به سر افتد به رسوایی کشد
دست بردار ازسرم ای عشق رسوایم نکن
کلیابی کاشانی...
هوای عشق تو افتاده در سر من باز
بیا وبا من سر درهوا کمی تو بساز
کاشانی...