متن چشم مست
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چشم مست
من چشامو بسته بودم
تا چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد:
دیوانه! من میبینمش..!
سید اسلام فاطمی
چشم مست او نشد،
هرگز ز قلب ما جدا.
امین غلامی (شاعر کوچک)
در چشم مستم گم شده، زلف پریشان روی تو.
امین غلامی (شاعر کوچک)
در خیال تو شبی تا به سحر سوختمی
همچو شمعی که در آتش به شرر سوختمی
آتش عشق تو در سینه چنان شعله کشید
که چو پروانه در این شوق و خطر سوختمی
چشم مستت چو به جادو دل من را میبرد
در تب هجر تو هر لحظه دگر سوختمی...
مهدی غلامعلی شاهی
در حال بارگذاری...