چنین فصلی بدین عاشق نوازی ، خطا باشد خطا بی عشق بازی ...
دل دادم و بد کردم یک درد به صد کردم وین جرم چو خود کردم، با خود چه توانم کرد
یوسف من بیش ازین در چاه ظلمانی مباش تخت کنعان خالی افتاده است زندانی مباش
لب فروبستم که دیواردلت رانشکنم... باسکوتم اتهام بی وفایی خورده ام..
دستم نمی رسد به بلندای چیدنت باید بسنده کرد به رویای دیدنت...!
من می روم ز کوی تو و دل نمی رود این زورق شکسته ز ساحل نمی رود
اذیتت میکنم درست!! اگه یه روز نباشی میمیرم..
می روی چون رود شب ها در خیال و خواب من ای خروشان روز ها کمتر تویی پیدا چرا؟
دوست داشتن یعنی مراقبِ هم باشین حتی وقتی از هم دلخورین ️️️
خوشبختی داشتن آدمیه که حتی از راه دور هم حالت رو خوب کنه ️️️
بر لبانم نامی برای تمام فصلها باش! ️️️
الان خیلے دلم مےخواد دلتنگم بشے️ ️️️
دل را چنان به مهر تو بستم که بعد از این دیگر هوایِ دلبرِ دیگر نمیکنم… ️️️
او خودش ناب ترین ماه زمین بود ولی; پزسه در تارترین کوی رقیبان میزد ... ️️️
وز پیِ دیدن او دادنِ جان کارِ من است ️️️
من به هر راه روم ساکن آغوش توام... ️️️
نمیتونم دلایلی رو که چرا انقدر دوست دارم رو بشمارم ️️️
تا ابدیت دوستت دارم
چشم واکردم و دیدم که خدایم تو شدی
تو میشی اولین نفری که آخرین بار از ته دلم عاشقش شدم
پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی...
از دیدن رویت دلِ آیینه فرو ریخت هر شیشهدلی طاقت دیدار ندارد
دکمه های شب وا ماه انگشت نما
یه وقتایی فراموش کردن بعضیا ، مثل فراموش کردنِ نفس کشیدنه !