شب بخیر غارتگر شب های بی مهتاب من منتی بر دل گذار امشب بیا در خواب من
و از تمام جهان سهم من باشی و بس..
سُرخیِ پیراهنت / که پاشیده شد /خیابان / شکوفه زد!
و در معراج آغوشت پر از حال خوشایندم.. .
تو که نمی دانی ! چه کیفی دارد بیاید کسی که همیشه دنبالش بوده ای
تو را چه غم که شبِ ما دراز می گذرد؟ که روزگارِ تو در خوابِ ناز میگذرد
یک دختر همیشه در اوج ظرافت قوی هم هست...
یکی زیر یکی رو زیباترین بافتنی دنیاست دستهایمان
تو بهترین رفیق زندگیمی
آبان ماهی جذاب تولدت مبارک
از داشته ها تو را دارم و از نداشنه ها تو را هنوز ماه من تویی...
مست عشق تو ام جانا
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
فکرشو میکردی اینقدر عاشقت بشم؟
بگو خیال تو شب ها کمی به رحم آید قسم به جان عزیزت هنوز بیدارم
اولا:دوست دارم دوما:اولا
صافی آب مرا یاد تو انداخت رفیق دلت سبز لبب سرخ چراغت روشن...
هرکسی یک دلبر جانانه دارد من تو را
مانده ام چگونه تو را فراموش کنم تو با همه چیز من آمیخته ای
دلم لرزید وقتی فہمیدم کہ هستی ولی براے من نیستی
دوبرگ/روی نوک سینه ی پاییز/باد دست بردار نیست
تولدت مبارک رفیق آبان ماهی قشنگم
آبان ماهی های عزیز، دلبرا تولدتون مبارررک
ندیدنت سخت است اما همین که میدانم هستی و حالت خوب است دنیایم زیباست...