شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
شال به کمر/لب را پنهان کرد بهار/چشم و اَبرو سیاه...
باز سنجاقک عاشق/ لقمه ی باز شد/لیسار در مِه جنگل...
اُردی بهشت/آسمان را بادکنک چید/تولد گل...
غروب/در خوابِ بستر دریا/لالایی باد...
نمی دانستم/زود اتفاق می افتد شب/رسید آب مروارید...
خورشید/پاک کرد عینکش را/پهن شد آفتاب...
خاموش شد/توپ و تفنگ دنیا/جهان گِل آلود...
کنارم/تو را کم دارم/این پا آن پا می کند استکان...
نمی شود/بهار را در خانه نگاه داشت/زوزه ی گرگ ها...
پاره پاره شد گل/سین عید /ویروس...
ازدیوار چین/تا چینِ و چروک جاده ی ابریشم/فریاد در نهالستانهای توت رشت...
دم نوش قوریشکوفه های آلوچهگنجشکی پر نمیزد...
ماه نمایان/کاش نخواند امشب ستاره/برف برهنه...
امروزلابلای گل ها مادرهیچ رد پایی...
روز مادرساعت خوابیده بودپروانه ای روی صندل...
روز مادرپر از رد پای سنجاقکخورشید زیر برف...
در آغوش می گیرم/ولنتاین را/کرونا هم باشد...
قرنطینه شد/بوسه/دنیا حیران...
گرفته تر ازماه گرفتگیآفتاب گردان...
بی پردهنیمی در بندلباس خوابماه گرفتگی...
تنها،من ومحبوبه ی شبدر تماشای خسوف...
درون جعبه ی سیاهست/بامداد دی/کفش سرخ سال نو...
بهمن مدتهاست/پهن شده روی آفتاب/وجب به وجب آدم برفی...
روی خیزران مرداب/ برف درخواب نیم روز/صدای تفنگ...
عصر دی روی دیوار پس از پروازلنگه کفش قرمز...
تاصبح دم/کوکو می کند پنجره/مرغ باران نمی خوابد...
پرواز بوسه است/شب های آسمان/ستاره های دنباله دار...
سیل/بند پاره شد/دانه دانه تسبیح...
آسمان دی/پُر شد از بادبادک/رنگین کمان...
دسته کردم/شعر را/نقطه،سوال را پشت خانه پنهان کردم...
زمین خورد/اسب/شیهه ی دُرشکه...
ها می کند/گنجشک زنگوله های یخ را/بخار لای شاخه ها...
می گذریم/از این زمستانِ سیاه/ باد تلخ صبح میلادی...
سر میگذارمروی شالِ پروفایلتلاکوآنی همیشه...
میترا/آفتاب به یلدا می آویزد/چمدان سنگین آذر...
دانه دانه شد شب/هندوانه افتاد/یلدا شکست...
جمع شدیم/دورِ پاییز/حافظ هم خاموش...
نقش در نقش/نقاشی/ تابلوی یلدا...
دل قوری شکست/از کتری/بخاری بلند نمی شد...
باز کرد/ دکمه هایش را ماه/درون شب/ گم شدیم...
فردا برف و باران/ امروز من و خورشید/برهنه...
آشفته کرد / موی سرش را آذر/ دف می زند پاییز...
برگ ها زخمی/پاییز گنجشک ها را/چال کرد پشتِ میله ها...
صبح پاییز/افتاده روی روزنامه ها/آفتاب درون جدول...
برگ ها می ریزند/ورق به ورق لای پاییز/فریاد درختان...
چتر باران را /بهم زد / توفان / پیاده رو / رقص پای پاییز...
نه ماه خوابیده / نه شاعر/بوف کنار فانوس...
یکی یکی هرس شد/ انار/ لب وگونههای سایه خون...
سُرخ شد گونه ی آب/کنار حوض/سایه ی اَنار...
چه خوب/جفت و جور شد لب/دو سنجاقک...