متن چهره
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات چهره
جای قایق
تابوت نشسته است
جای آب
دست های مردم!
نمی دانم آن دوردست
سهراب ایستاده است
یا چهره ای دیگر جای او...
«آرمان پرناک»
تا که حرفی از غروب جمعه می آید به پیش
ناخودآگاه چهره ی چون ماه تو آید به یاد ......
بهزاد غدیری / شاعر کاشانی
چندیست که از چهره ی خندان خبری نیست
ابری شده دلها و ز باران خبری نیست
حالا که درختان همه سبزند و زمین سبز
صد حیف که از فصلِ بهاران خبری نیست
دلها همه پژمرده شد از سختی ایّام
در سینه ی پُر درد ز درمان خبری نیست
درگیر به...
در حال بارگذاری...