تشنه ام تشنه آغوش تو حتی به گناه آتشی بر تنم انداز جهنم به درک
بهشت و جهنمش را کاری ندارم جایی که تو نباشی و من باشم جهنم است ...
اگرلمس تن تو گناه است من عاشقانه آن گناه را دوست دارم و نوید آن آتش جهنم رانیز
جهان بدون تو همان جهنم است فقط آتش ندارد
عشقم میدونی بهشت کجاست؟ جاییه که تو باشی نباشی جهنم سهم منه
کجا گُمت کردم؟! حوالی بهشت! یا خود جهنم دقیقا یادم نیست خودت بگو...
نبودنت نام دیگر جهنم است
هر کسی رفت از این دل به جهنم اما تو نباید بروی از دل من میفهمی؟!
لعنتی! با تو جهنم هم ،کیف می دهد!
ای که دنیای مرا رنگ جهنم کردی حاضرم زندگی ام را بدهم برگردی
بچه که بودیم بهمون میگفتن: هر کی دزدی کنه میره جهنم ، بزرگتر که شدیم فهمیدیم میرن کانادا
ایمان بیاوریم به بهار به عشق، به بوسه … ایمان بیاوریم به انتظار آغوش های بی هوس دنیا جهنم است برای آنهایی که ایمان نیاورده اند !
نه کنجکاو دیدن بهشتم ، نه نگران جهنم چرا که من هم خندههای مادرم را دیدهام ، و هم گریههایش را ... مادر مظلومم روزت مبارک
با پای خودش آمد و با پای خودش رفت یک روز به قلب من و حالا به جهنم ...
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود دنیا را برای خود جهنم کردند ! به سلامتی مادرها …
توی بهشت هم اگر بی رضایت خودت بروی، برایت بدل میشود به جهنم ! چرا روزگار را به خودت سخت میکنی ؟ اگر دل ببندی، هر خراباتی یک بهشت است ...
بانوی روزهای زرد پاییزم! بیا برویم زیر درخت بید روسری ات را وا کن! بگذار باد خیال کند بهار آمده است به جهنم که از حسادت بمیرد بید!
بعضیا رفیق نمیشن! یه فرشته میشن توجهنم زندگیت...
گویند که سوزد دل عاشق به جهنم سوزندهتر از هجر تو بر دل شرری نیست
سیاست یعنی طوری به مردم بگویی بروید به جهنم ، که برای آنها این نیاز به وجود بیاید که از تو آدرس بپرسند !
هر کسی رفت از این دل به جهنم امّا تو نباید بروی از دلِ من میفهمی؟
چه گناهی؟ تو مرا تنگ در آغوش بگیر تن تو عین بهشت است، جهنم با من…
جهنم آدم ها مربوط به آینده ی آن ها نیست،اگر جهنمی در کار باشد،همین است که در مقابل ماست.
تاریخ بیحضور تو یعنی دروغ محض هر سال بیست_و_هفتم_آبان جهنم است . .