آن چنان شعله به قلبم زده گفتم انگار دلبرم متحدِ لشگرِ چنگیز شده
تست دوست داشتنم مثبت شد علاجم بوسه های توست حالا کجا قرنطینه ام میکنی مهربانم؟
ایمان بیاور برعشق اعجاز همان چشمان اوست.
من متعلق به حصارِ آغوشت هستم ️️️
جانم تو بخند که آرام شوم
دوستت دارم را آهسته بگو آرام بگو نرم نرم میخواهم عشق به خورد جانم برود... .
نیمه شب شد، دل من بى تب و تاب است هنوز یاد آن شب که دلش را به دلم داد بخیر .
عشق از همانجایى شروع شد که حالمان به هیچ چیز خوش نشد الا دوست داشتنش... .
بهار فصل قشنگی ست، بی تو اما نه
با لبخند تو آسونه تحمل کردن سختی
جاده بهانه است مقصود چشم توست من راهی توام ای مقصد درست
همه دل خوشی ام آخر شب ها این است دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن
روسری را پیش من بالا و پایین کم ببر آنقَدَر ها هم که می گویند مومن نیستم
ای بسا زشت که در دیده ی عاشق زیباست عشق فرقی ندهد زشتی و زیبایی را
تقدیر چنین میخواست آرامش من باشی
با تو خوشبخت ترین عاشق تاریخ منم
فقط تویی که تو خاطرمی
اگر نمک باعث شوریست... عجیب است یار من این همه " نمک " دارد و شیرین است !!!!
تو با من قدم بزن من تا ته دنیا جاده میسازم...
از همه دور می شوم ، نقطه ی کور می شوم زنده به گور می شوم ، باز مقابلم تویی
غالبا در هر تصادف می رود چیزی زدست لحظه برخورد چشمت با نگاهم دل برفت ...
تکلیفم را روشن کن... به صبر آمدنت بنشینم یا به تحمل نیامدنت؟
فراموشم شد که قرار بود فراموشت کنم من هرگز چشمهایت را نمیبخشم...
چشمات اوج آرامشمه نباشی قلبم نفس نمیکشه