متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
بی شک تو همانی که یک لحظه نگاهش.
ویران کند این خانه ی آباد دلم را.
اشکی نشو ای چشم من عاشق دیوانه.
او رفت پی یار دگر، خب به سلامت.
هنوز هم دلم تازیانه میخورد
بخاطر یک نگاه اشتباه
به چه مشغول کنم دیده و دل را.
که فراموش کند ناز دو چشمان سیاهت.
دل، گیر کسی است،
که دلگیرم کرد و رفت،
در آن غروب دلگیر دریا
کدام کتاب را ورق زدی،
که پاره پاره های این دلم ،
به باد رفت .
خوش به حال قناری ،
که در قفس است ،
نه بی هم نفس...
بیا
تا دلتنگی ام را ،
ورق بزنی،
صفحه ی دل را ، خاک گرفته است...
نگران دست هایت هستم
که بعد از،
از دست دادن من ، به که ، دست خواهد داد.
مثل یک ماهی گلی در تنگنای این قفس
سال من بی چشم دریایی تو آغاز شد
در کنج خیالم ز لبش، بوسه چیدم.
خداوند گناهم را ببخش، توبه توبه.
چشمان تو بهترین بهانه است.
تا چشم بپوشم ز چشم دگری.
امین غلامی (شاعر کوچک)
بازتاب چشم تو در چشم من.
چشم مرا، بی نیاز از هر سیه چشمی کرد.
گویی تمام دریاهای جهان به چشمان تو میریزند
و من آخرین غرقه ی این اقیانوس آبی ام…
تمام معادلات جهان را بهم ریخته ای
وقتی نیستی هم
هستی…
بغلم کن ؛
یجوری بغلم کن که انگار
مُرده بودمُ دوباره
زنده شدم
صبح است و دلم لک زده لبخندت را.
آن گونه ی سرخ و آن لب قندت را.
من پزشک نیستم، اما درد خود میدانم.
دوری از آغوش گرم توست، که سخت بیمارم.
مرا آنچه گناهی بود این بود...
کمی دوست داشتن تو در خیالم...