متن افق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات افق
خودکشی
شاید این مرگ، همان خوابِ سبک باشد و بس
شاید این درد، به رنگِ افق باشد و بس
شاید این زخم، دری باشد و من رهگذرش
شاید این خون، کلیدی به سحر باشد و بس
یک نفس مانده به بیداریِ آن سوی عدم
یک نفس مانده به آیینهی فردا...
قصد من ، دیدن لبخند تو بود
که سحر بر لب دریا
به اُفق خیره شدم .
«از میان پلکهای نیمه باز خسته دل نگاه می کنم: مثل موجها تو از کنار من دور می شوی... باز دور می شوی. روی خط سربی افق یک شیار نور می شوی.»
از گنبد عشقم آفتاب ظهرم
از افق چشمانت تابان می شود
احساسم در بارگاه عشق اجابت می یابد
دوست داشتن تو به صدا در می آید
این است قرائت عشق من برای تو.