شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
بباف بانوببافدلشوره ی حصیر دلت رابباف بی قوارگی حوصله راوقتی روبروی صبح می نشینی تمام آینه نفس می کشدزمین میرقصدماه چشمانم کامل میشود بهار به نیایش تو می آیدای نسل سبز گیلای از تبار آفتابمیخواهم به تماشایت بنشینمشعری بباف تا در میان ماترانه ای لب باز کندتو بخندو من اشک شوق ببافم.فریده صفرنژادگیل بانو...
بخندتو می خندی و مرا انگارتمام غصه های جهان دور میشوند...
چشاتو رو من نبند یکم بخند ●♪♫دستامو محکم بگیر مثل اون وقتا بیا بگو کجا ●♪♫با هم بشیم هم مسیر ●♪♫دوباره من دوباره تو ●♪♫دوباره بارون بیاد ●♪♫دوباره چتر دوباره اشک از چشام آروم بیاد ●♪♫من من از تو داغونترم دنیا میچرخه دور سرم ●♪♫نزار با این حالم برم من ●♪♫من بی تو نابود میشم ●♪♫ترس ترسم از دیوونگیمه ●♪♫این حس افسردگیمه ●♪♫تو که نگات زندگیمه ●♪♫بی نگاهت دود میشم ●♪♫───┤ ♩♬♫♪♭ ├───...
بنشین و چایت را بنوشرخت حریر آرامشت بپوشعمر ما خوب یا بد رفتنیستخاطرات بد گذشته را ببوسلحظات امروزم نماندنیستامروز بخند که خنده هم رفتنیستگرچه رفتنی اما اثر آن ماندنیستتو میروی و غنچه خنده ات شکفتنیست...
بخند که صدای خنده هات عاشقم میکنه دوبارهصدام کن که با صدات عاشق اسمم میشم دوبارهبخند و با خنده اسممو صدا کن، صدام کنسیرم کن از خنده هات که سیری ناپذیرمبخند که عاشق خنده هاتم بخند وُعاشق ترم کن که عاشق این عاشق شدنمدستمو بگیر تو دستات تو این هوای دو نفرهقدمانو با قدمام بردار که مغرور ترین آدم میشمبخند وُ با خنده اسممو صدا کن، صدام کنسیرم کن از خنده هات که سیری ناپذیرم...
زندگیکوتاه تر ازدریغ کردن خنده های توست ،بخندتا که دنیاجای زیبا تری شود ......
شعر نوشتن بلد نیستی!شعر خواندن نمی دانی!کمی راه برو...بخند،مو پریشان کن... شعر شدن که بلدی؟...
کمی بخندبگذار همه بفهمندخورشیدفقط جسم کوچکیستکه در مقابلِ تودارد درس پس می دهدبخند،که لبخند تو گرم ترینحسِ دنیاست...
به آب های آبی آرام فکر کن عزیزدلم. به بادهای نیمه گرم بهاری. به شکوفه های سپید سیب. به عطر شیرین کسی فکر کن که نمیشناسی اما یک روز بی خبر از راه می رسد. به گنجشکهای درخت خانه مادربزرگ فکر کن. به برف، روی کاجهای پارک ساعی. به رقصیدن فکر کن، به باهار نارنج ، به ساقه های نورانی علاقه، به دست های نوازشگر. به روزهای خوب فکر کن. به آرامش، به کبوتر، به یک سفر کوتاه دلخواه. به گرمای خانه مادر فکر کن، به حرف و سکوت و سیگار و مستی پدر. به بودن فکر کن، به ز...
زدی عینک به پیشانی، به رویِ بافه یِ مویتنگو حیفت میاید که نبینم چشم و ابرویتدوباره پشتِ فرمان می نشینی و چه می آیدبه تو ماشینِ همرنگِ لبانِ آلبالویتنه بنزین، بلکه در باکت شرابِ ناب می ریزیبرای عشوه رفتن هایِ این سو تا به آن سویتبه خوابش هم نمی دیده چنین نرمینه بستانیکمربندی که جا خوش کرده رویِ باغِ لیمویتولیِ عصر، صبحش خلوت و ساکت ولی عصرشترافیک است از وقتی میایی با هیاهویتدر آیینه بغل، من را بغ...
گاهی بخند لبخند تو مرهمی ست بر غم هایم...
آری با یک گل بهار نمی شود . ولی تو بخند تا زمستان شرمنده شود......
لبخندهایت آرزوهای منند بخند تا یکی یکی برآورده شوند...
لبخند توشبیه حس امنیت تابش اولین پرتو خورشیدبعد از یک شب بارانی پر کابوس است...شبزده ای طوفانیملطفا کمی بیشتر بخند...لطفا کمی بیشتر بتاب!...
تودر خود فرو می روی به فکرمن به نیستی رو می برم به غصه ات...غم و غصه ات مال ِمن تنها برای من بخند....
نفسی بخند با منکه هوای نَفَسمبی «تو» پس است!...
نخند جانم...نخند... آدم دست و پایِ دلش ...میانِ چالِ گونه ات می شکند... تو نخند...می ترسم نقاش ها ...لبخندت را نقاشی کنند... عکاس ها لبخندت را ثبت کنند...شاعرها از لبخندت غزل بگویند... نویسنده ها کتابت کنند... بعد منِ دست و پا شکسته ...چطور با یک شهر رو به رو شوم...؟!رحم کن...یواشکی بخند ،فقط برای من......
بخند،چشمم که به خنده ی سنجاق شده ی گوشه ی لبت بیفتدتمام غم عالم به یک باره ازچشمم می افتد....
مرسی که هستیو هستی را رنگ می آمیزیهیچ چیز از تو نمی خواهمفقط باشفقط بخندفقط راه برو...نه،راه نرومی ترسم پلک بزنمدیگر نباشی....
کائنات فداى لبخندِ شیرینِ اولِ صبحت...بخند جانم!تو دلخوشىِ روزهاىِ کسلِ کننده اى! ️️️...
امروز....به خودت سلام کن....!حال خودت را بپرس...حرفهای دلت را،به خودت بزن...!عیبی ندارد اگردلت برای خودت هم سوخت.... اگراز شنیدن حرفهای دلت،گریه ات گرفت.....!عیبی ندارد....!!!!موهایت را باز کن.....!آبی به سر و رویت بزن....!هوایی بخور.....!و اجازه بده تا میتواند برایت حرف بزند و درددل کند،خودت....!یک لیوان آب خنک، حال دلت را جا می آوردوقتی که یک دل سیر برای خودت ، با خودت اشک ریخته باشی.....!سبک که شدی....موهایت را بب...
بخندبگذار زمین از عطرِ خنده هایت مملوء شودبگذار صدای خنده ات گوشِ فلک را کر کندبخند به روزهایی که سخت گذشت و اتفاقهایی که هنوز برایت به وقوع نپیوستند.که بدانی زندگی تنها در حالِ زیبایِ تو معنا پیدا میکند.که صورتِ تو با خنده زیبا ترین صُورِ زمین میشودو صدایِشان هوشِ جهان را سرخوشانه با خود میبرد و همه را سرمست از شرابِ وجودِ خدایی ات میکندبگذار تعجب کند روزِگار از حالِ خوبتو لذت ببرد از اینحسِ رهایی ات از آدماحسِ رهایی ات از غم...
اگر زمین و زمان از دلت نمی داندو چشم های جهان را کسی نمی خواند!بخند! اگر چه زمین روزهاست غمگین استاگر تو باز بخندی ، غمی نمی ماند.......
بخند!هنوز می شوداز گوشه ی لبخندتخورشیدی برداشتبرای فردا......
لطفا هر صبح️جای خورشید، بر من بتابخیره بر چشمانم بخند،و بهانه ی آغازِ دیگری باش.️️️...
بخند رفیق! سهم من و توبیشتر از این نبایدهاست......
غم های بزرگ را بگذار برای بزرگیِ خدایت تو بخند همه چیز حل می شود...
حواست باشد به لبخند هایت...دست دلت را بگیر و ببرش به صحراهابلند بلند بخندفریاد بزنحرف های دلت را با آبی آسمان در میان بگذار؛نگذار هیچکس دلت را بشکندنگذار لبخندهایت را بربایندهرگز اجازه ندهلحظه ای کسی گرد غم بر چهره ی زندگیت بپاشدبلند شو و دست دلت را بگیردلت را بگذار در اولویت و هرگز فراموش نکنتو باید بخندی!...
باشبخندبرقصو غزل غزل عشق را به تصویر بکش......
بخند برایم...لبخندت رابه هر زخمی که زدم خوب شد...
️جانا کمی بخند ! چای صبح ️بدون قند نمی چسبد.! ️️️...
نوشتن کار توستکمی بخندحتی شده بی دلیلکه نستعلیق لبانت دیدن دارد...
بخند جان دلم !خنده ی تو پرتو نوری است که صبح را دل انگیز می کند؛که از درز کنار پرده ی اتاق رخنه می کند به داخل و تمام وجود آدم را گرم می کند!پس بی بهانه و بی دریغ بخند " دلیل دلگرمی من در صبح های تکراری و خسته کننده "...می شود پروانه بود و به هرگُلی نشست..اما بهتراست مهربون بودوبه هردلی نشست..!!میگویند :هر وقت دلت برای کسی تنگ شد , نگاهش کن".... نبود. , صدایش کن".... نشنید , دعایش کن . . من با سلامی ...
بخند که جهانبا اندوه تو دگرگون نمی شود......
لبخند تو چیزی شبیه عطر نان استقدری بخند ای خنده هایت جان عاشق...
بخند و بهانه ای بده به دست دلبرای زنده ماندن...
نفسی بخند با منکه هوای نَفَسم️بی تو پس است!...
رادیوۍ زندگۍ منروے موجِ خنده هاۍ توستبخند کہ بودن در کنار تو برایمبهترین جاۍ جهان است...
بخند محبوبم!که دوری تنها واژه استو هربار که گنجشکی پشت پنجره آواز می خواندصبحانه ی مرابا سلام گرمی از توشیرین و دلچسب میکند!️️️...
لبخندهایتآرزوهای منندبخند تا یکی یکی براورده شوند️️️...
بخند که خنده هایت همیشه بوی نوی بهار را میدهد بخند که حتیتیر هم حریف گلهای پیراهنتنیست......
بخند تا از عطر تولبریز شود بهار بخند که این صبحبه لبخند تو زیباست. عشق ️️️...
بخند دلم غزل میخواهد......
شکوفه ی گل یاسمآروم آروم تو بخند واسمبزار بگن یه دیوونه سپیش توعه هوش و حواسم......
از دلتنگی هایت از غزل عشق نافرجامت و از ظلمت دنیایت بدون او مرا باکی نیست فقطبه وقت دیدنم کمی بخند که تنها اغوش لبخندتمرهمیست بر این دل رنجور...
صدای خنده های توافتادن تکه های یخ استدر لیوان بهار نارنجبخند!می خواهم گلویی تازه کنم......
تو بخند تا سراسیمه شود بوی بهار !...
شیرین تر از قند است لبخندت بخند... ...
کمی بخندشاید لبخندتشیرین کند قهوه ی سکوت تلخت را...
صبح میتواند خلاصه ای باشد از خنده هایت ؛ تو بخند !جهان بهانه ای میشود برای دوست داشتنت ️️️...