بی تو
اشکی رویِ گونه سرازیر شد
دلی شکست
آینه ترک خورد
پاره شد
عکسِ خاطره ها....
نداشتنت
اوج ویرانی است
که بر سر آرزوهایم
آوار می شود
مجید رفیع زاد...
من از او
او از من
ما از هم چیزهای زیادی داشتیم
اما خودمان را نه...
آه مِن الفِرَاقَ
قَلْبی مَدفونٌ فی العِرَاقُ...
لحظه ای که می رفتی به پای توافتادم گفتم بی تومیمیرم کنارتوخوشحالم...
شرط میبندم معنی عشق هم نمیدونی دل می کنی وپیش عاشقت نمیمونی...
هر دو ما سوختیم
تو به مرگ و من به فراق تو همیشه...
من برای او میمردم و او برای دیگری
و چه چرخه تلخی بود زندگی:)...
آب بودند و خاک
سازشان ناکوک اما؛
گِل شدند....
تا صبح گریه می کنم و غنچه می دهند گل های ریز صورتی روی بالشم !...
جدائی اجباری از وطن و کاشانه، درد و غم سنگینی بر سینه غربت نشینان است.
رحمان شاهسواری کینگ...