شعرغمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعرغمگین
دردِ من؛ دردِ صبوری
لحظه ها؛ یک سالِ نوری
گفته بودی با تواَم اما؛
رفتی و
فرسنگ هااا
دوری.
برایِ پدرم🖤
سازَت صَلایِ سوز است؛
اِی عشقِ بی نهایت
من هم، اسیرِ غربت
در کوچه کوچه هایت.
به یاد پدرم🖤
دلم گرفته و سَرتاسرِ زمان؛ خواب است
دلم گرفته و بی تو جهان؛ همین قاب است.
به یاد پدرم🖤
آمدی مرحم شوی، بدتر شدم
من تو را در شعرها فهمیدمت!
مانده روی شانه هایم عطر تو
مثل گل بودی اگر می چیدمت...
گاه گاه از خاطرم رد می شوی
بار آخر وای من تا دیدمت...
دست هایت را کسی جز من گرفت
غیرتم شد ابرِ غم، باریدمت...
یادم آمد...