همه احساس ها بهاری است. مهر، سمفونی قشنگی از محبت را در مدرسه می نوازد که طبیعت، شیفته شنیدن آن است. نگاه کن؛ در گوشه و کنار حیاط، معصومانه ترین برگ های دوستی ورق می خورد. امروز، سرنوشتی از شور و شوق، در مدرسه رقم زده می شود. امروز، جشن...
دختر کوچولوی من روز میلادت گویی دوباره زاده شدم. آن روز همه گلها برای من میشکفتند… تو فرشته کوچولوی روی زمینی چشمهای تو مثل چراغهایی هستند که امروزم را و آیندهام را روشن میکنند.
دخترم زندگی من! سوسوی امید در من روشنی من من می توانم هرکاری انجام دهم بله، هرکاری فقط برای تو!
فرشته خوشگل من! تو یک تکه کوچک از بهشت هستی که از آسمان جدا شده یک مشت شادی یک قلب پر از عشق دوست دارم دختر نازنینم
جانِ دلم عروسکم دخترم مث نور به دلم تابیدی آرامشِ جانم شدی و بهترین حس عاشقانه دنیا را به من هدیه کردی داشتنت حس عجیبی است که فقط من دارم
جانِ مادر موهایت را شانه میزنم و میبافم دستانم بوی گل میگیرند به صورتت دست میکشم و دنیایم زیبا میشود غم ها به خواب میروند و تو بهانه شادی ام میشوی
آرام جانم دخترم هر صبح که پیشانی ات را میبوسم و نگاهم در نگاهت گره میخورد خدا را شاکر میشوم بابت داشتن هدیه ای چون تو
خوب ترینم دخترم آمدنت آغاز عاشقانه های من شد خانه ام با نور تو روشن شد و رونق گرفت
گل دخترم تو بهانه زندگی منی چشمانت دریا و عطر تنت چون عطر بهار نارنج با تو دانستم زندگی زیباست با تو دانستم معنای مادر بودن را عاشق شدن را
دخترم خانه ام سوت و کور بود و دلم غمگین از نداشتن تو خدا به حالم نظر کرد یک دنیا خوشحالی به زندگی ام بخشید عشق تو بهانه شد و غم دنیا فراموشم شد
دخترم زمستانم با تو بهار است تو امید فرداهای منی، محرم راز منی، تک گل باغِ منی دردانه منی و من از دوست داشتنت کوتاه نمی آیم
دخترکم تو خوابی و من به صدای آرام نفس کشیدنت گوش میدهم هر نفست برای من نبضِ زندگیست تصویر صورت نازنینت برایم عین عاشقیست
دختر عزیزم لبخندت تمام خستگیهای دنیا را از بین میبرد هر روز برای خوشبختی تو دعا میکنم هیچ وقت حتی ذرهای از حس عاشقانه من به تو کم نمیشود عشق همیشگی من تو بزرگترین بهانهی زندگی هستی
گل دخترم تو بهانه زندگی منی چشمانت دریا و عطر تنت، چون عطر بهار نارنج با تو دانستم زندگی زیباست با تو دانستم معنای مادر بودن و پدر شدن را عاشق شدن را آمدنت آغاز عاشقانههای ما شد خانهام با نور تو روشن شد و رونق گرفت آرامشِ جانم شدی...
دخترم! تو نور را برای روشن کردن روزهای زندگیام به ارمغان آوردی دخترم! تو شادی را به شیوه عاشقانه خودت به ارمغان آوردی دخترم! تو یک شکوفه هستی که از عالم بالا آمده یک گنجینه خاص و زیبا برای عشق!
بعضی ها گریه نمی کنند! اما از چشم هایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه ی چشمشان به کمین نشسته...
وقتی که به آسمون نگاه می کنی، اولش جز سیاهی شب هیچی نمی بینی، همش سیاهی، بعد یواش یواش ستاره ها می آن، نگاه کن! دیدی تو هم؟ شهاب سنگ بود! یه وقت هایی ما آدم ها شهاب سنگ ها رو با ستاره ها اشتباه می گیریم، اما اون ها...
و شکارچى مهربانى دارد مى آید که اسلحه اش تنها یک گل سرخ است.
یک روز بنشینید پای حرفِ دلتان ... بپرسید چه مرگش است ! ازش بخواهید بهتان بگوید چه می خواهد از جانِ خودش؟! که اینطور با دوست داشتنِ آدمهای اشتباه خودش را به خاک و خون می کشد... آخر بدبخت، لت و پار است بسکه شکسته شده ! بپرسید کافی ات...
گاهی حواسم را پرت می کنم ... می افتد جایی حوالی خیال تو و دلم گرم می شود به داشتنت و تو اما چگونه اینقدر بی منی؟
من خاک خورده دوستت دارم از آن دوست داشتن هایی که از دور پر از شوق است از نزدیک پر از شرم از آن دوست داشتن هایی که بویِ ماندن می دهد بویِ خواستن بویِ تمیزِ عاشقی می دهد از همان دوست داشتن هایِ خاک خورده ی رویایی نمی دانم...
یاد بگیر عزیزِ من ! به زبان اگر آوردی دوستت دارم را حواست باشد که با تمامِ وجود می گویی که چشمهایت جایِ دیگر نیست فکرت در کوچه ی معشوقه ای پرسه نمی زند حواست باشد که گاهی اعتماد تمامِ چیزیست که از یک آدم می ماند که شکستنش یعنی...
محبوبم اگر روزی از تو درباره من پرسیدند ؛ زیاد فکر نکن ! مغرور به ایشان بگو : دوستم دارد ... بسیار دوستم دارد ...!
امشب برایت شمعی روشن کردم نمیدانی چقدر برایت اشک ریخت نمیدانی چقدر از غصه ات آب شد داغی اشکهایش را وقتی قطره قطره به روی انگشتانم می چکید حس کردم چقدر بی صدا ناله میکرد هردو برایت غصه خوردیم هردو برایت دعا کردیم با تمام وجود رو به آسمان ...