همه چیز تمام می شود! جز خیالِ تو
تو! برایِ اثبات خدا بسی
دنیا به هم ریخته! موهایَ ت را شانه کُن
نرم نرمک میرسد اینک خزان خوش به حال عاشقان
ای من به فدای اون همه ناز نگاهت دلبر
طلوع آفتاب در نیمه شبان؛ چشم هایت
نیمه شب ِ گیسوانت کنار می رود؛ ماه ِ تمام
دوست داشتن تو فتوایِ دل است
آفتابگردان شدن چه زیباست آفتابی که تو باشی
تو را به جای تمام ارزو هایم دوست میدارم !
من سپیدم ولی تو،انتهای غزل های عاشقانه ای!
کاش همه چی قدِ خنده هایِ تو خوشگل بود دلبر
عشق بی تکرار منی
من برای داشتن تو نذر کردم
تو بهترین انتخاب واسه دوست داشته شدنی
فهمم از جغرافیا آغوش توست
هوا را می شود عوض کرد تو را هرگز...!
هرشب خیالت که می آید جوانه میزنم سبز میشوم
دلتنگ اردیبهشت آغوش توام
میخوام دائم باهات باشم
آنقدر از تو سروده ام از دفتر سپید شعرم واژه واژه عشق میبارد...! آریا ابراهیمی
و چه عطری بهتر از رایحه ناب تنت...
مرا ببوس بوسه هایت تزریق جان است
نام مرا بگذار باد بگذار به بوی تو آرام بگیرم