پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حساب و کتاب دنیا رو که ورق میزدماز فرمول عدالتش خوشم آمد..هر چیزی رو بگی یا بگیری که پشتش آه و التماسه، یه چیزی رو باید پس بدی که اسمش تقاصه...!...
حاجت رواپس می دهم تقاص دلم را به پای توجان می کَنم به جان تو در ماجرای تودلبسته ام به جرعه ای از شوکران ولیافتاده ام به دامن چون و چرای تواینها که گفته ام به فدای سرت عزیزدیوانه ام به خاطر زلف رهای توپا پس نمی کشم به خدا تا نبینمتای بر سرم تمامی درد و بلای توزخم غمت به سینه مداوا نمی شودوای از دل کسی که شود مبتلای توهمراه باد و همسفر جاده می شومتا انتهای دامنه ی ناکجای توباید برای آن همه خوبی دعا کنمعالم ...
میاد اون روز که،تقاص قلب خورد منو پس بدی یه جوری که،دنبالم میگردی اما منو نمی بینی دیگههادی هاتف چشم براه...
کاش بودی و میدیدی تقاص نبودنت را قلبم چگونه از خونابه های چشمانم گرفت دیگر نه به امروز های بی تو و نه به دیروز های با تو می اندیشم فقط از فرداها میترسم فرداهایی که برای به آغوش کشیدنت سر از پا نشناسم تو سرزنشم کنی و من خونابه های چشمانم را پیشکش خرید نازت کنم.....نه مجنون نیستم فقط میگویم تا شاید به دستان باد پیام لب هایم زمزمه غنچه لبانش باشد«فاطمه دشتی»...
نمیتوانید نباشید!اگر دوستش داشته باشید محال است که برایش نباشیدشما را به خدا اگر مرضتان چیزِ دیگریست بروید درمان کنید خودتان را!بی خود و بی جهت دیگران را درگیر خودتان نکنید!آدمها یک بار بیشتر زندگی نمیکننداگر بلد نیستید زندگی را... خراب نکنید زندگیِ دیگران را...اگر نمیتوانید بمانیداگر "پایِ ماندن" نداریدنیایید!!گناه که نکردند رویِ خوش نشانتان دادند!انقدر نمک نشناسی از بعضی ها "نوبر" است...!"خدا"...
پدرم فشار خون داشت من هم دارمنسل های بعد از من هم خواهند داشت بیچاره ایم اما همگی تقاص بوسه های یواشکیعزیز جان به پدر بزرگ را پس می دهیم...
بعضی روزها انگار آمده اند تقاص خنده های دیروزمان را بگیرند...
نه آروم میشم از گریهنه یادت میره از یادمنمیدونم به این دنیاتقاص چی رو پس دادم......
Quita tus pulmones despuésتَقاص رفتنتو ریه هام پَس میدن!...
میان عقل و احساسم همیشه دل موفق شد ...به شدت می دهم دائم تقاصِ انتخابم را ......
خدایا سیب خوردیمسیب زمینی سرخ کرده هاتو که نخوردیم فدات شم...
تقاص ، تاوانهر چه میخواهی نامش را بگذارمن اما فقط می دانم خدا از اشک های هیچ کس ساده نمی گذرد...
از فردا بیشتر مراقب باش. تقاص اشک های امشب من سنگین تر از تمام روزهایی است که عاشقانه گریه کردم. حلالت نمی کنم...
ما با تو اومدیم که آخرش برات بمیریمفقط تویی امیر و ما فدایی امیریمما اومدیم و دست خالی از درت نمیریمباید تقاص خون اکبر و بگیریممن دختر شاه خیبر شکنممن آینه زهرا و حسنماون کس که برا تو میمیره منماذن بده که خقمو بگیرماشاره کن خودم برات می میرم...