متن درد دل عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد دل عاشقانه
خداوندگارا
تو از یوسف در دشت بی خیالی اش
دربرابر زیبایی و غلیان زلیخا گفتی
باورکن یوسف ها درشهر زیادند
کفرنباشد،
کتابی از این یوسف ها هم بنویس
تا صدایم را بشنوی،
کلماتم گاه به نازکی ردّ پاهای مرغهای دریایی
بر شنهای ساحل فرومینشینند.
گردنبندیام میسازند،
زنگولهای مست،
برای دستانی که نرماند، چون خوشههای انگور.
کلماتم را از دور مینگرم—
هستند،
اما دیگر بیشتر از آنِ مناند، برای تواند؛
بر درد کهنهام میخزند،
چون پیچکی بر دیوارهای مرطوب....
رویای آمدنت،
به انگیزه وامیدارد،
مگوهای احساسم را؛
تا،
هموارهی آرزوهایم،
با نبضِ رسیدن بتپند،
در ناکجای سینهی دردآشنایم!
تو،
خواهی آمد!