متن دلنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته
تاحالا از شدت خشم به اوجِ غم رسیدی؟
تاحالا از فریاد به اشک رسیدی؟
از بن بست به بن بست رسیدی؟!
فاطمه عبدالوند
آدما درد هاشونو پنهان می کنند تا کسی اونا رو نفهمه ولی این دل گاهی اوقات به درد دل کردن هم نیاز داره، نیاز داره یه کسی بدون هیچ سوالی، بدون هیچ چرایی، بدون هیچ سرکوفتی به حرفاش گوش بده و آخر سر هم بگه حل میشه عزیزم من کنارتم...
خدایا؛
برای قلب هایی که فقط تو را
با بغض آرمیده در گلویشان صدا میزنند
با تپش های خسته قلبشان دوستت دارند
و جز بغل و آغوش توپناهگاهی ندارند.
گشایشی عطا کن که تو تنها امید
رها شدن
از درماندگی آنهایی.
مرکز۱۱۵سیوت کردم؛
چون هر وقت ناراحتم،
هر لحظه که اوضاع جسمی و روحی
مناسبی ندارم،
حالم اورژانسیه،
با کنار من بودنت
خیلی خوب مداوا میشم!!..
اصلا تو،
فوریت های پزشکی منی.
زیر لب زمزمه میکنم
«توکلت علیک فی کل الامور»
و قلب پر دغدغه ام از فردایی که ازش بیخبرم رو
به خدایی که از همه سرنوشتم باخبره
میسپارم.
عشق اول!
عشق دوم!
عشق سوم!
عشق بی نهایتم...
دیگر عشق ها، پس از عشق اول، فقط برای پر کردن جای خالی همان عشق اول است! دیگر عشق ها فرع اند و عشق اول اصل است.
هدیه ی این عشق از نخست برایم سکوت و خاموشی و نگاه هایی عمیق...
امروز روز گرم و سختی بود. مشغله روزمره و گرانی، تورم. افزایش دو برابری اجاره به صاحب خانه هیچ چیز نتوانستم بگویم. الان که این را می نویسم در اتوبوس خط واحد کهنه هستم که آرام مرا به سمت خانه می برد. جایی که تو منتظرم هستی. با همان لبخند...
کاش شعور هم مثل باقی چیزها کاشتنی بود
یاسمن معین فر
امروز اکلیل های کوهی را به
«مهر نسیم صبحگاهی»
سپردم 🌾
تاکه در هر وزشی برشعاع مهربانیت اکلیلی بنشاند.🌟
بانوی من...امروز بسی بیشتر برمن بتاب ☀️
شاید که برق اکلیل هابرجبروت تو در من، هیبتی افسانه ای ببخشد و«کنتس»
تاجی از قلب برسر نهد.
کنتس نامه خرداد۱۴۰۱
آنجا که قایق خسته نشسته است
گل بوته های امید ،فسرده است
در موسم بهاری غریب وناب
صدها ستاره به خاک خفته است
ای زیبانگار و ای زیباسرا ی خواب
گویا که ساعت هستی هم مرده است!
در انجمن که شویی چشم بسته دار
شاید که در مدخل ان دیوی...
حق دادنی و گرفتنی نیست
حق معلوم است و محفوظ و به دست آوردنی
حق لیاقت است آمدنی نیست ، رسیدنیست
حق را زمان مشخصی نیست
برای رسیدنش باید صبور بود و از حرص گذشت
باید از مُرده خواری، مفت خواهی، باید از ارث گذشت
گاهی باید از معرفت از...
بگذار که خشم فروکش کند
بگذار که بهت معنا پیدا کند
بگذار کمتر برداریم و کمتر ببَریم
بلکه کفر خلع سلاح شود
بگذار دیر برسیم اما سالم
سخت برسیم اما ایمن
بگذار نفس هایمان به زمین نفس بخشید و
به نسیم شادابی بی قید
بگذار که نغمه ی آرامش باشیم...
گاهی باید از عشق گذشت، عشق کرد
باید از زندگی گذشت، زندگی کرد
باید از رفتن گذشت، گذشت کرد
گاهی باید از گذشتن گذشت و رفت و خطر کرد
باید دور شد و فکر کرد
بایدخیر و شر با هم بود و باید کور شد و متر کرد
شاید، شاید عذر خواهی را معنا نیست
آنچه از دست رفته را چطور میشود بخشید
آنچه نیست را چرا باید بخشید
آنجا که ویران گشت با کدام معذرت خواهی آباد خواهد شد
و آنچه تمام شد با کدام عذر میشود فوراً
گاهی عذر خواهی کافی نیست، جبران لازم است
درسته، مرگ پایانِ ماجرا نیست
درسته، زندگی جریان داره
چون انرژی از بین نمیره
فقط از حالتی به حالتِ دیگه تبدیل میشه
انرژی وقتی به یه حالت دیگه تبدیل میشه
دیگه اون حالت قبلی نیست
یعنی وقتی یکی میمیره دیگه اون آدم قبلی نیست
در هر صورت باید بتونی با...
آدم هر ضربه ای که میخوره اول از خودش خورده؛
از مهربونی های بی جاش،ازدلسوزی های زیادیش
از انتخاب های اشتباهش، از اعتماد های بی موقعش به آدم های اشتباه!
از اجازه ای ورود اشتباه به آدم هایی که فقط بوی عشق میدادن...
از تموم درد هایی که فقط بخاطر...
دختری با پدرش میخواستند از یک پُل چوبی رد شوند...
پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم.
دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر...
پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است...
وابستگی ات را هیچ گاه جار نزن!
بگذار نهفته بماند ناگفته احساس شود؛
بگذار سردی اش لرز برجانش بیندازد، ترس بر چشمانش!
تنها پیله نگهداری اش همین است باور کن؛کافی است بوی نیازت به مشامش بخورد آن گاه بی رحم ترین ممکن می شود؛))
ساحل هاشمی
وابسته به هیجانات و لذت های زودگذر
زندگی نباش!
دوست داشتن احساس ثابتی نیست
گاهی میشود یک تکه سنگ را هم دوست داشت
فقط باید باور داشت که آیا واقعا دوست داری یا نه؟!
بهنوش ولی زاده