متن زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زندگی
باور نکردم
بار اول که دیدم گیسوی تو را باور نکردم
آنقدر زیبا بود ، که ماه را با خبر نکردم
تو فراتر از خدا بودی ، دیدم که .. ..
احساس عجیبی ست ، جذاب تر نکردم
پیچیدگی چشمانت ، غرورم را زود شکست
تا آمدم بگویم ، بانو...
غنچگی کردی و بوییدن تو دست نداد
همه تن دست شدم، چیدن تو دست نداد
پابه پا کردم و هی عقربه ها رفت جلو
دیر شد، لحظهٔ بوسیدن تو دست نداد
دلم از حسرت دیدار تو دریایی شد
قدر یک قطره ولی دیدن تو دست نداد
با لبم وعدهٔ لبهای...
براستی زیباست که تمام عمر
مالامال از عشق و زیبایی ها باشد
و چه زیباست که عشق، ترانه ای شود
و زندگی پر از آوازش شود.
شعر: پری قره داغی
برگردان: زانا کوردستانی
زمانی که فکر می کردم که تو مال من هستی
زندگی خود را به تصویر کشیده بودم
اما حقیقت این است که نمیتوانم به تو دست یابم
و این بسیار تلخ و ناامید کننده است
معنای زندگی چیزی جز عشق نیست...
حواست هست خدا؟
صدای هق هق گریه ام از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیکتری!
هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم گفتم باشه منم خدایی دارم؛
هر وقت از بچگی تا حالا زمین خوردم و به سختی پاشدم شنیدم غصه نخور خدا بزرگه
حواست هست هر...
حال ما را کسی نمی فهمد
سال ها سوختیم و دود نداشت
زندگی یک دروغ مسخره بود
هیچ کس واقعا وجود نداشت!
از یه جایی به بعد میبینی دیگه چیزی برای از دست دادن نداری...
من یک برگ هستم که در شاخه درخت باد را در بغل میگیرم.
من زیبا و تازه هستم و از پروردگار به خاطر آفرینشم ممنونم.
من آب را از ریشه های درخت می گیرم و اکسیژن را به جو هدیه میدهم.
من سبز زندگی می کنم تا زندگی حفظ شود.....
واسه هیچ چیز تو زندگیت عجول نباش
بالاخره میرسه اون روزی که تو، توش به آرامش برسی! درسات تموم میشن!
شغلی که واسه خودت ساخته شده رو پیدا میکنی! سر و سامون میگیری!
و آینده ی مخصوص به خودت رو میبینی! گاهی به هوای رسیدن، مسیر رو نمیبینیم!
مسیری که...
زندگی مثل قطار است.
و ما همه مسافر زمان
یک جایی ایستگاه آخر است
و باید پیاده شد
زهرا نمازخواجو
و من امیدوارم انتهای این همه سختی ، جاده ی تلاشمان ما را به مقصد آرزوها برساند ، آنجا که دست در دست رویاهایمان ، آنچه که همیشه در خیالمان بود را به واقع زندگی کنیم :)
تو زندگی
حرف بقیه
باد هواست .
حجت اله حبیبی
پاشو
بخند
بُدو
تا
زندگی ازت جلو نزن .
حجت اله حبیبی
سکوت چون دم نوش نعنا مدتهاست دگر در من دم کشیده ست
مدت هاست که سکوت مرا در انحنای تو به خود وا داشته
در گذر ایام
وقتی نیستی
چیزی به نام تو ،در من می گرید
در این منزلگه تو کیستی...؟!
که چنین و چنان مرا به سکوت وا...
از عشق
به باران گفتم و گفت زمین خیال هایت را بشور
به باد گفتم و گفت اشک هایم را ببر
به آفتاب گفتم و گفت سایه هایم را بسوز
به دریا گفتم و گفت تنهایی هایم را ببر
به کوه گفتم و گفت آرامش هایم را بشکن
به گل...