متن عاشقانه کوتاه

گفته بودم تماشای تو بهار را به ویرانه ی من می آورد ؟

ساعتِ صفرِ عطش‌زا، کوک گشت
با نوای سازِ احساسِ دلم

ساعتِ صفر است و دل،
بی‌تاب شد؛
چشمِ یار امّا،
درونِ خواب شد...

ساعتِ صفر است و من،
بیدارم و،
شاهدِ بیداری‌ام،
مهتاب شد!

اگه حال دلت خوبه
بدون حال منم خوبه
یه حسّ نابِ زیبایی
رو قلبم مشت می‌کوبه

★彡 اسماט בلم را پیونـב عشقماט پر نور کرב


سالروز ازבواجماט پر ستارـہ عشقم

عشق اگر از چشم تو آغاز گردد.
به رسوا شدنش می ارزد.

دلت با دستگاهِ مهربانی‌ها، هماهنگ است
سرودِ مهر می‌خواند، نوای بس، روانِ تو

نیاز به گفتن نیست.
وقتی عشقت از چشمانم سرازیر شده.

گلِ جان‌خیزِ دلم هستی
نفس‌انگیزِ دلم هستی
ماورای تبِ رویاها
مهرِ سرریزِ دلم هستی

کاش مسیریاب دلم....
مقصدش تو باشی:)


شعرهای دانشجو کامپیوتر

بیهوده می‌پیچی به پای عشق ومنطق
وقتی دلم با دیدن رویت مجاب است

🌿💕

خوشا به بختِ بلندم که در کنارِ منی
تو هم قرارِ منی هم تو بیقرارِ منی

دوست دارم،
بسرایم برایت:
عاشقانه‌هایی،
ساخته از پرند احساس؛
پرداخته با پرنیان نیاز!

ساکنی در قلب من.
معنی عشق شاید همین باشد،
سکونت در میان قلب من.

آوار ه یعنی :من.....

که در کوچه پس کوچه های خاطراتم دنبال تو میگردم.

تو را می‌خواهم؛
و با تک تک سلول‌هایم،
می‌سرایمت؛
و با صدای سکوت سینه،
آوازت می‌کنم...

بهترین دزدی❤️

دزدی بوسه عجب دزدی پر منفعتی ست
که اگر بازستانند دو چندان گردد

گناه این دل دیوانه این بود.

که پنهانی تو را در سینه اش داشت.

شعر من طعم غزل های لبت را می دهد
زین سبب شهد و شکر می ریزد از افکار من

بهار شکوفا شد
در احساس‌ِ سبزی
که تنها تو
بهارانه‌اش هستی

نگران دست هایت هستم
که بعد از،
از دست دادن من ، به که ، دست خواهد داد.

در کنج خیالم ز لبش، بوسه چیدم.

خداوند گناهم را ببخش، توبه توبه.

➷➷➷➷➷ ـבر اوج گرمای تابستاט نگاـہ سرבت تنم را به لرزه انداخت...