عشق شعبه ی دیگری ندارد به جز چشم های تو که راه به راه برایم ناز می فروشی و دلم را می بَری ️️️
زاهدانه ترین حرفی که شنیده ام: در عشقِ حقیقی روح است که تن را در آغوش میگیرد. فریدریش نیچه | فراسوی نیک و بد
تو خداوند منی ، عشق خداوند دلم ای خداوند نگه دار ، خداوند مرا
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من قصهی عشق شود قصهی بیماری من ...
گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید آمدیّ وُ همهی فرضیهها ریخت به هم !
امیدوارم روزای زمستونیت مثل دل من که از عشق تو لبریزه گرم باشه روزای زمستونیت قشنگ
آن چیزی که عشق را تجربه ای حیرت انگیز می کند عمق محبت نیست عمق تعهد ست که سخت هم پیدا میشود...!
رفاقت مثل عشق نیست که پشتش نفرت باشه، رفیق هر چی باشه رفیقه
افسوس دیر رسیده ایم ما گل عشق را می کاویم در روزگاری که عشق را نمی شناسد.
منوعشقو دلِدیوانهبساطیداریم عقلهیفلسفهمیبافد و ما میخندیم
من از عشق نمینویسم فقط از تو مینویسم ، و عشق خود از کلامم زاده میشود ...
عشق یعنی جنگیدن برای ڪسی ڪہ دوسش داری ️️️
از تنهایی،بمیر، ولی،زاپاس عشق کسی نشو.....️
من حتی وقتایی که خیلی بدی ازت دل نمیکنم ! میشینم اون روزایی که خوب بودی رو مرور میکنم! عشق دیگه به چی میگن !؟
بغلم کن که هوا سرد تر از این نشود زندگی خوب شود ... باد خبرچین نشود ... بی هوا بوسه بزن، عشق دو چندان بشود بوسه آنگاه قشنگ است که تمرین نشود! . . .
باران می بارد عشق چتر می گشاید باران تگرگ دانه می بارد عشق سقفی می شود باران پاییز دانه می بارد عشق بهار می شود باران مرگ دانه می بارد عشق زندگی می شود باران باز می ایستد
نه با عشقمون زندگی کردیم نه با زندگیمون عشق کردیم
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدن، یادیکعشقعذابیستکهلذتدارد
انسان ها آفریده شده اند که به آنها عشق ورزیده شود و اشیا ساخته شده اند که مورد استفاده قرار بگیرند! دلیل آشفتگی های دنیا این است که به اشیا عشق ورزیده می شود! (مانند خانه،ماشین،جواهرات و...) و انسان ها مورد استفاده وابزار قرار می گیرند! .
اگر من درختم پس روزی به زمین می افتم از من پایه نسازید مرا در شومینه نیندازید از من پلی بسازید بر بستر رودی دری یا چارچوبی جایی که دو نفر به یکدیگر میرسند و عشق می بازند
لذت در قلب کسانی که به معجزه ی کریسمس اعتقاد دارند بازتاب میکند.برای تو تمام صلح ، لذت و عشق این فصل رو آرزو میکنم . تغییر فصل رو بهت تبریک میگم
عشق تویی تو....
من در شگفتم که آیا برف به درختان و مزارع عشق می ورزد که این چنین آن ها را به آرامی می بوسد؟ و سپس آن ها را چنین آسوده و در امنیت با لحاف سفیدی می پوشاند و شاید می گوید:”بخوابید، عزیزانم، تا تابستان دوباره بیاید.”
خواهی که شوی با خبر از کشف و کرامات مردانگی و عشق بیاموز و دگر هیچ ...