متن غزل
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات غزل
نسیم صبح منی چون ز خواب برخیزی
پر از شکوفه و شادی ز شور لبریزی
تومثل دشت شقایق لطیف و چشم نواز
و مثل باغ پر از اطلسی دل انگیزی
به چشم وچهره وقامت یگانه ای در شهر
تو در میان عروسان عروس تبریزی
ز شوق آمدنت لب ، همیشه...
با ماه چکادت
بگذار خودم باشم و دل باشد و یادت
یک حنجره یک زمزمه با چهره شادت
بگذار که در پیچ و خم کوچه بچرخد
یک خاطره یک رایحه یک ذره به بادت
بگذار نصیبم شود ای صبح سعادت
یک پنحره یک آینه از اصل و نهادت
بگذار ببینم...
چشمهای تو خداوند غزلهای منست
شور لبهای تو در تک تک اعضای منست
شهد گل خوردن زنبور و عسل دادن او
شکل لبهای تو و شکل غزلهای منست
چشم من کاش که یک گوشه ز دنیای تو بود
به خدا گوشه ی چشمت همه دنیای منست
غم دلبسته شدن روزی...
اگر جانی برنجانی و یا قلبی بلرزانی
بنا داریم اگر دین را ، میانِ آتش و ناری
و گر انسانیت حکم است ؛ در آن هم تو ناکامی
که شرط آدمیت نیست ، همنوعت برنجانی
ز هر رنگی ،زهر قومی،ز هر مذهب و یا دینی
بدان گر جان برنجانی،رها هرگز...
غیر از تکیه بر دیوار دیگر هیچ تکیه گاهی نیست
نشستی گرچه پهلویم ولی از عشق نگاهی نیست
امید زندگانی می شود دور چون تو نزدیکی
محبت های تو چون باد گاهی هست گاهی نیست
تو مثل یک بیابانی من تشنه در پی آبم
ببار ای ابر باران خیز که...
مسیر خوش ایده آل ها
تنگ است وقت ماندنمان در مجال ها
لنگ است پای هرچه کُمیت از کمال ها
تحلیل فصل سرد زمستان نمی کنیم
ننگ است اگر سیاهی روی زغال ها!
مهلت نداده اند به عمریکه سالهاست
منگ است بین مشغله ای از جدال ها
تا سرنوشت در...
گردبادی آمد و با دستمال اَبری اش
ماه از تخته سیاه آسمانم پاک شد.
رضاحدادیان ۱۴۰۲/۳/۲۲
پلک وا کردم ،پُراز فریاد شد آیینه ام
پلک بستم،چشم های بی زبانم پاک شد
رضا حدادیان
۱۴۰۲/۳/۲۲
تا تبرها چشم وا کردند در آغوش باغ
شاخه،شاخه تک درخت نیمه جانم پاک شد رضا حدادیان
۱۴۰۲/۳/۲۲
نقطه چین جای تمام سطرهایم را گرفت
خواستم چیزی بگویم که دهانم پاک شد
رضا حدادیان ۱۴۰۲/۳/۲۲
سطر اوّل، پلّه پلّه نردبانم پاک شد
سطر دوّم ، ردّپای آسمانم پاک شد
رضا حدادیان ۱۴۰۲/۳/۲۲