متن درد جدایی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد جدایی
می دانی؟!
از روزی که نگاهت را بردی؛
دیگر هیچ آینه ای
حتی برای لحظه ای
زیبایی ام را باور نکرد!
دگر رسوای عالم شد، دل دیوانه ام بی تو.
چگونه داغ این رسوایی را، بر دوش خود گیرم.
چجوری؟
با درد به جا مانده از ایام صبوری
من ماندم بی طاقتی و قصه دوری
گفتی که به پایان رسد ایام جدائی
آوارگی و گوشه ویرانه چه جوری؟!
کشیدی بین‌مان دیوار سنگی
نکردی لحظه ای حتا درنگی
نشان کردی مرا با تیر مژگان
ولی کُشتی مرا با تیر جنگی.
زندگی حسرت وصل است میان من و تو،
باران بهانه است ،بگو ، چتر دلتنگی را کجا باز
کنم که نبارد چشمانم،،
به جان و دل هنوز هست شور عشق و عاشقی
لیک از فراق یار به خلوت خویش درد می‌کشم
گویند به ظاهر خوش خوشان عشقم گشته است
لیک جام شراب عشق بسان زهر می‌چشم
مستی رسیده است به چشم و اشک و جان من
چون شراب عشق با تلخی غمت...
کاش با رفتن تو.
ویران نمیشد قلبم.
غم نبودنت بد به جانم ریشه زده.
چه دردهایی که در نبودنت، به جان خریدم.
نیستی و دلتنگی از سقف چشمانم چکه میکند.
یه پنجشنبه یِ دیگه و دیدنت
بازم من، بازم تو، باززز بوسیدنت💔
برایِ پدرم🖤
عجب رنج عجیب و درد ناکیست، دوریت...
ساعتِ صفر است؛
می‌دانم؛
که می‌دانی:
التهابِ درد،
در سینه،
گران‌جان‌ست!
مو به مو،
احساسِ دل را،
بازمی‌گویم:
بی تو دنیای درونِ من،
پریشان‌ست!
تقلا می کنم هر شب که اشکم را بپوشانم
به یادت نیمه های شب چونان موج خروشانم
هیچ چیز ماندی نیست در من ، جز دلتنگی تو.
گاهی قلبم به اندازه ی نبودنت درد میکند.
نبودنت را به دوش کشیدم، چقدر سنگین بود.
بدجور به رخ میکشد ثانیه ها، لحظه های نبودنت را.
نیستی و دلم در غم تو میسوزد.