من و دل بریدن از تو چه محال خنده داری
درد بیعشقی ز جانم برده طاقت وَرنه من ، داشتم آرام ، تا آرامِ جانی داشتم ...
بیرون زِ تو نیست آنچه میخواستهام فهرستِ کتابِ آرزوهای منی ...
بیعانهٔ هزار غلام است خندهات صد بار بندهٔ لب پر خندهات شوم
تو خوب ترین اتفاق ممکنی وقتی که ، اولِ صبح در یادم میافتی
-چه نسبتی باهاش داری؟ +ساکن سمت چپ سینه ام هستش عاشقانه دوست دارم
هیچ گَواهی به سالِم بودنِ من نیست من دیوانهی تواَم
رفته رفته وقت ما دارد به پایان می رسد تا که عمری هست ناز یار را باید کشید
آتشت ریخت به روی جگر چند نفر؟ ریخت با دیدن تو کُرک و پَرِ چند نفر؟
آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم …
اگر بوسه ها، دانه های برف بودند برایت کولاکی از آن ها می فرستادم
آمدنت قند را در دل من آب میکند برف را در دل زمستان
ذرات برف مانند بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند
تو درخت خوب منظر ، همه میوهای ولیکن چه کنم به دست کوته که نمیرسد به سیبت
کام دلم تو بودی هر سو که میدویدم سر منزلم تو بودی هرجا که مینشستم
کسی نیست ، بیا زندگی را بدُزدیم آن وقت میان دو دیدار قسمت کنیم
خوشا بہ بختِ بلندم ڪہ در ڪنارِ منی.... ️️️
واسم مهم نیست چقد آدم تو دنیا وجود داره من تورو میخوام ... ️️️
آرام نمیخواهم،در جان تو آرامم...
از کسی که دوسش داری ساده دست نکش حسرتش دیوونت میکنه...! ️️️
به یک بار از جهان دل در تو بستم.....
تو جان جان جهانی و نام تو عشق است..
از تمام جهان سهم من باشی و بس.. ️️️
خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است