رنگ انار و عطر شهریور هنگامه ی غوغای پاییز است ...
بی شک انار، بغض پاییز است که گاه و بی گاه می ترکد
رنگ یاقوت انارست لب سرخ تو لیک آن یکی هوش فزون سازد و این هوش برد
یلدا ،انعکاس لبخند توست! وقتی که میخندی و انار در دستم ترک برمیدارد!
برایت ماه من!امشب انارِ جان کنم دانه تو می ارزی به این جان دادنِ پیمانه پیمانه
از گوشه آن روسری سرخت گاهی نگاهم کن، انارها وقتی میترکند دلبرانه ترند...
طراحی لبهای تو هنگام تبسم تصویر ترک خوردن صد باغ انار است
من انار می چینم تو هر چه دلت می خواهد این باغ میوه هایش تمامی ندارد
پاییز آمد انارها رسیده اند تو کی می رسی...؟!
کنار هم بودن را از دانه های انار بیاموزیم
و شب «یلدا» کنار سفره ی عشقت انارِ سرخِ صد دانه چه شیرین است...!
انارهای کال در انتظار رسیدن دستانت
بمان! انار برایت شکسته ام که غمم را به این بهانه برای تو دانه دانه بگویم!
انار،فصل ندارد هر وقت تو بخندی میشکفد!
و تو همان اناری باش ! که قرار است با پائیز برسد ...
از گل های چادر تو فقط یک کدامشان انار شدند که آن هم نرسیده افتاد
انارسرخ دلم به پیشواز نگاهت، دانه، دانه، ترک برداشت هزاران شد
دِلخون تَر از اَنار، اَناری تَر از دلم این فصلِ با تو بودن و دور از تو بودن است...
بدونِ فال رازم را فاش می کند، سُرخ ترین انار
انار سرخ دلم به پیشوازِ نگاهت ترک برداشت دانه دانه هزاران شد
بخند... خنده های تو ترکیدن شاهوار کوهستان های انار است...
میدونی فرق انار با اسفندیا چیه انار هزار دونست اما اسفندی یه دونست
گفتی از لیمو و انگور و انارت وای وای، هر زبانی بی شک از وصف جمالت قاصر است
دو سه کیلویی بچینم میروم... لیمو، انار لامروت عینهو بقالیِ مش باقر است