این جور که می بریم تا کی وین صبر که می کنیم تا چند؟
منشین ترش از گردش ایام که صبر تلخ است ولیکن بر شیرین دارد
فراقم سخت می آید ولیکن صبر می باید که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم
بهر دلم که درد کش و داغدار تست داروی صبر باید و آن در دیار تست
صبر کردن اوج احترام به حکمت خداوند است
به لب آورده جانم را، سکوت و صبر و تنهایی که از هر گوشه ی چشمم ،سرازیر است دریایی!
نه صبر هست ما را، نه دل، نه تاب هجران ماییم و نیمه جانی، آن هم به لب رسیده
دلم بردی و آنگاهی به پندم صبر فرمایی
تا قوت صبر بود کردیم دیگر چه کنیم اگر نباشد
صبرم از پای درآمد، تو مرا دست بگیر
خون می چکد از دیده در این کنج صبوری این صبر که من میکنم افشردن جان است
حفظ کن رویای خود، مایوس و افسرده مباش می رسی بر آن چه می خواهی، کمی صبر و تلاش!
عطسه هایم عرصه ی پاییز را پر کرده است حرف رفتن می زنی هی صبر می آید فقط
بعد تو، هی چای خوردم، صبر کردم، چای خوردم...
روزه ی امروز من هم وقت افطار ش رسید انتهای روزه ی صبر م ز افطار ت کی است؟ .
تکلیفم را روشن کن... به صبر آمدنت بنشینم یا به تحمل نیامدنت؟
جدایی صبر میخواهد،نه من دارم نه تو داری نه من مانندِ مجنونم،نه تو مانند لیلایی
یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم...
عشق یعنی مادر صبر یعنی یک زن مهر یعنی دختر نور یعنی خواهر هر چه هستی... عشق،صبر،مهر یا نور روزت مبارک ای عشق، ای صبر ،ای مهر ،ای نور
مادرم برای عشق بی شرطت، صبر با ارزشت، گرمای فوقالعادهات و حمایت بیپایانت ممنونم. تو فرشته منی مادرم. روزت مبارک
رسیدن به تو هرچقدر هم که سخت باشه و طول بکشه، من صبر میکنم... چون این عشق ارزشِ موندن رو داره...!
ای صبا حالِ جگر گوشهٔ ما چیست بگو درد ما را به جز از صبر دوا چیست بگو
بر عشق تواَم نه صبر پیداست نه دل بی روی تواَم نه عقل برجاست نه دل این غم که مراست کوه قافست نه غم ... این دل که تو راست سنگ خاراست نه دل
هنوز دیر نیست؛ هنوز صبرِ من به قامتِ بلندِ آرزوست ...