متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
هر که از ما بزند یا بخورد باکی نیست
ما همان دیوانهی مستِ پریشان حالیم
مهرَش به دل و حسرت او قسمت ما شد
در بند دلم ماند ولی عشق شما شد
مرا دیوانه میدانست،
نمیدانست نگاهش کرده دیوانه دلم را.
بهشت من سیه چشمان مست و عاشقت بود
که بر من بستی اش، کل جهانم شد جهنم.
در جدال عشق و منطق، منطق از بی منطقی
این دل دیوانه را هر شب شماتت میکند
عشق تو مثل نفس کشیدن است،
بیصدا ولی برای زنده ماندن ضروری..."
امان از زلف مشکینت.
که میگیرد ز تن، جان و دل و دین را.
خسته ام، دیوانه ام، درمانده ام.
جز آن سیه چشمان تو، نیست درمانی مرا.
چشمات یه کاری داد دستم.
که غیر از تو ز کل این جهان خستم.
همچنان ایستاده منتظر خواهم ماند
حتی اگر هیچ وقت نیایی ...
تو آن غزالی و من، شیرِ مستِ پا بَسته
که از تو میکَنم اما ، نمیروم هرگز...
مست و خراب تو شدم،
وقتی چشمان تو را نوش نگاهم کردم.