*◄থৣ کاش مے شـב בر کنار ساحلت لنگر بگیرم
بے محابا وارב آט בل شوم سنگر بگیرم
کاش مے شـב این کویر من گلستاט با قـבومت
تا ثریّا تا خـבا از شوق خوב،من پر بگیرم
پنجـہ مے کشـב!
شاهین یاـבت
بر گنجشک خیالم
عجبببب شکارچی
ماهریست
او!!
دست مریزاد
که تو پاداش
همه صبر منی
به دیدار تو مشتاقم
شبیه شمع و پروانه
گل گلدان دل هستی
زتو آباد کاشانه
حریصم من به دیدارت
بده وعده تو جانانه
قسم بر حرمت عشقم
نباشی کنج ویرانه
بود جایم شبیه جغد
واین آغاز و پایانه