متن رویای شیرین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رویای شیرین
سکوتی تلخ
و افکاری سرشار از کابوس
هر شب مرا در آغوش می گیرند
چشم هایم با خاطراتت خیس می شوند
هر ثانیه نبض احساسم تو را صدا می زند
و همواره تنها مرهم من
پرواز در رویای شیرین توست
مجید رفیع زاد
رویای شیرین حضورت
همیشه به قلبم سنجاق است
اما ، هر زمان که ساعت
نبودنت را اعلام می کند
دلم آشوب می شود
بیا که لحظه ی بودنت را
احساس می کنم
آمدنت به قلبم الهام شده
بیا تا لحظه هایم را
با تو نفس بکشم
مجید رفیع زاد
بهانه ات را می گیرد
قلبی که تنها همدم آن
در این روزهای بی کسی
قاب عکسی است از تو
که خاطراتت را
بر من تداعی می کند
آنگاه که رویای شیرین داشتنت را
بر تن رنجور چشم هایم می بافم
مجید رفیع زاد
عجب رویای شیرینی به زیر چتر در باران
فروغ چشم من باشی و سیمای تو نوشینم