سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
آرام در گوشم بخوان آواز خود رابگذار مرد عاشقت خوشبخت باشد...
در شب توفان غم،آرام بودن مشکل استمن لبالب آهام اما لبگشودن مشکل است...
آرام شده ام مثل درختی در پاییزوقتی تمام برگ هایش راباد برده باشد...
از بیست و نهم آبان هزار و سیصدو پنجاه وشش......................................................................چه آبانهایی که ندیده امآبانی که شاه داشتآبانی پر از انقلاب و شعارآبانی جنگ دارآبانی چفیه بر گردنمآبانی در تحریم که کیک نداشتآبانی که کودکی به من داد، آبان های آرامو آبانی که در نقشه جهان گم بودیمخدا عاقبت مان را خیر کند....
نجوای انگشتانت را دوست میدارم ، آن زمان که در وطن آغوشت آرام میگیرم ...!️️️...
موهایت را بباف ،بگذار جهان دوباره آرام بگیرد ...!️️️...
عشق یعنیتو و یک عالمه آرام وقرارعشق یعنیکه تویی ماه من و حضرت یار......
آرام بگیر در آغوشمفردا هم دوستت خواهم داشتشب برای بخیر شدن همین دو قلم را نیاز دارد...
باید آرام رفت آنقدر آرام که حتی...روزی دلش برای صدای قدمهایت تنگ شود!آنقدر آرام که از این آرامشت دق کند...این سزای کسی است که قدرت را نمی داند......
سرانجام میتوانی ببینی که این چشمهای سبز چو دریایند، موج میزنند، به کف مینشینند، دیگربار آرام میشوند و ...برگرفته از رمان آئورا فوئنتس...
گمم نکن...در گوشه ای از حافظه ات آرام مینشینم،فقط بگذار بمانم...
آرام شده ام...مثل درختی در پاییزوقتی تمام برگ هایش راباد برده باشد...!...
اصلاً مگر میشود نوازش ڪرد ونوازش شد و………آرام نگرفت………مگر می شود دستی مردانہگیسوانِ زنی رالمس ڪند و……خداوندگار لبخند نزند……ڪہ عشقرا خودش آفرید وخودش تماماً عشق است……عشق …...
آغوش تو وا کن واسم امشب / دلم غم داره واسه نبودنت امشبدیروز گذشت بی تو برام چه سخت / دلم میخواهد آرام بخوابم تو آغوشت امشب...
آرام جان ...با تمام وجود از اعماق قلب و برای همیشگی هایم میخواهمت...
آرام بگیر در آغوشم!فردا هم دوستت خواهم داشت!شب برایبخیر شدنهمین دو قلم را نیاز دارد....
خنده ی خشکی به لب دارم ولی بارانی امظاهری آرام دارد باطن طوفانی ام...
آرام شده ام/ مثل درختی در پاییز/ وقتی تمام برگ هایش را/ باد برده باشد...
آرام آرامآتش به دلم زدیبنشین که خوش آمدیرویای من......
سنگی که شیشه ها را می شکندکنار ماهی ها چقدر آرام است...
️لمس نفس هایت.ضربان قلب️م رابہ شماره می اندازدتو آرام نفس بڪشمن لحظہ،لحظہدیوانہ ات مے شوم...
آرام باش / هیچ چیزارزش این همه دلهره را ندارد...
تورا آرام..اما بی قرار دوست دارمت......
برانکاردآرام آراممیرفتخش خشِ برگها...
* دوستت دارم*مثل اولین حس گرم لمس دستانتهمانقدر آرام...همانقدر شرمگین...و همانقدر پر شور...من تو را تا به ابد همانقدر بی نظیر دوست خواهم داشت......
دنیای آرام مرا طوفان از هم نخواهد پاشید،کافیست ،توجه ات را از من دریغ کنی،ویران خواهم شد......
تو من را بهتر می شناسیوقتی لبخند می زنمیعنی دریاچه ای آرام در صبح امیعنیآنقدر دوستت دارمکه هیچ سنگریزه ایخوشبختی ام را به هم نمی زند...
ریتم آهنگ دستان تو، آرام آرام ...هم قدم با من، چشم های تو!دستت راآرام بگذار روی سر شانه!حرکت بعدیباید، در آغوش تو باشم!مرا روی دستانت نگه دار!این رقص، پایان نمی پذیرد!هر بار که با تو، باله می رقصم ......
بگذار در آغوش تو،آرام بگیرم...دلچسب ترین،شیوه جان باختن است این...!...
فقط به آسمان تجلی قلب تو خیره می شوم و آرام میگیرم...
سوگند به نامت که تو آرام منی...
زندگی باید کردگاه با سایه ابری سرگردانگاه با هاله ای از سوز پنهانگاه باید روییداز پس آن بارانگاه باید خندیدبر غمی بی پایانلحظه هایت بی غمروزگارت آرام...
کیستی ای مهربان ترین؟که من این گونه به جد، در دیار رویاهای خویشبا تو درنگ می کنم ؟کیستی که من جز اونمی بینم و نمی یابم ؟تو کیستی کهدر خیالم من اینگونه به اعتماد نام خود را با تو می گویم به کنارت می نشینمو بر زانوی تو، این چنین آرام به خواب می روم...