متن رویاسامانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رویاسامانی
بخاطر تو
پیراهن قرمز می پوشم،
که هر انار دانه شده ای را
می بینی
چشمانم در چشمانت آفتابی
شود...
حالا که اردیبهشت
از دست زنبقها افتاد
تو با قدمهایت
خواب پروانه ها را
بهم نریز
شاید در گوشه ای از این بهار
سهم من از تو
همان برکه ی خمار آلود باشد...
مگر دلتنگی چند کلمه است؟
که آسمان را برهنه می کند
و روی کاغذ می بارد
باور کن که پشت پای تو این باغ
سیب خُشکید...
تو میدانی
که هنوز در همین نزدیکی ها
پشت پنجره ی قدیمیِ ستاره ها
سکوتِ تو را
با قلمِ نیلیِ باد
روی عکسِ شب مینویسم...
شاید فردا
در غبار این خیابانها
که ماه گُم شد
و پالتوی تنهایی اش را
گردنِ فصلها انداخت،
آوازِ قاصدکی را بشنوم
که از هزارویکمین...
زمستان فصل مردن آفتاب بود
و آتش بازی تو
فقط سایه ای از دود
روی برفهای ساکت ...