پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
باید برای یوسفت یعقوب باشیتا در نگاه چشم او محبوب باشیآرامش آغوش گرم یار زیباست عاشق شدی تا غرق در آشوب باشی...◽شاعر: سیامک عشقعلی...
این آسمان آبی و زرد مال تواین چشمھای عاشق ولگرد مال تواز این جھان پر ھیاھوی پیچ پیچاین قلب تکه تکه پر درد مال توعمریست من آدمک برفی تو ام️این دستھای بی رمق سرد مال تو️روحم رھاست از این قید و بند ھااین جسم پر غبار پر از گرد مال تومردانه ایستاده ام تا آخرین نفس️این آخرین نفس ھم ای نامرد مال تو️...
هیچ قول مردانه ای به نتیجه نمی رسد بیا برای با هم بودن زنانه تلاش کنیم !...
دلم گرم میشودوقتی میگویی :"مواظب خودت باش"امّاجانم تازه می شودوقتی مردانه درگوشم میگویی"خودم مُواظبت هستم"...
که گفته "زن" ها می بایستبافتن موهایشان را یاد بگیرند ....این ،یک کارکاملا مردانه است....
زنانه عاشق شو ؛مردانه از عشقت محافظت کن ؛و کودکانه سالهای سالعشقت را تازه نگهدار ....
زن ها هرگز عاشق زیباییشما نمی شوند...آن چه یک زن را مبتلا می کندامنیتی است که در شانه هایمردانه پیدا می شود...امنیتی که احساس غرور می دهد......
زنانه دوستت دارمو مَردانه می مانم پایتو این زیباترین تناقضی ستکه با عشق باورش کردم...️️️...
کسی چه میداند که من هوش و حواسم را میان ته ریش های مردانه ات گم کرده ام️️️...
بعضی کارها مردانه است ،باید قبول کرد مثل دوست داشتن یک زن !️️️...
بهشت یعنے :لمس ڪردن گرمای دستهای مردانه اشدر هوای خُنڪ ️️️...
دیرست اگر چه دیر ، تصمیم بگیرناچاری و نا گزیر، تصمیم بگیریا مرد خطر باش دراین راه، وَ یامردانه برو بمیر، تصمیم بگیر...
اصلاً مگر میشود نوازش ڪرد ونوازش شد و………آرام نگرفت………مگر می شود دستی مردانہگیسوانِ زنی رالمس ڪند و……خداوندگار لبخند نزند……ڪہ عشقرا خودش آفرید وخودش تماماً عشق است……عشق …...
دستت را بیاورمردانه و زنانه اش را بی خیال…!!دست بدهیم به رسم کودکیقرار است هوای هم را بی اجازه داشته باشیم...
صدای مردانه ات دلم را میلرزاندگوش هایم همیشه به انتظار شنیدن حرف هایت می نشیند...دستان بزرگ و قوی اتمرا یاد یک واژه می اندازد️و آن هم امنیت استآغوشت همچون دریایی پر تلاطم استو منچقدر غرق شدن در این دریا را دوست دارم!تو فقط مرد من بمانو منهم قول میدهم تا ابدبانوی تمام لحظاتت باشم. . .️من با تمام وجود و تمام قد در برابر مردانگیت سجده میکنمعشق من تو فقط برای منیتا ابد عاشقت می مونمتا مرز دیوووونگی دوست دارم مرد من...
دلم حضور مردانه میخواهدنَه اینکه مَرد باشَدنه !مردانه باشدحَرفَشقُولَشْفِکرَشنِگاهَشو قَلبَشْانقدر مردانه که بتوان تا بی نهایتِ دنیابه او اِعتماد کَردتکیه کَرد...