بیو
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو
کاش پایان همه دلتنگی هامون.
رسیدن به تو بود.
دلتنگی های نیمه شب تاوان،
برخورد چشمات با چشامه.
روزگارم را،
نبودن های تو پر کرده است.
کرده رسوا قلب ما را،
آن سیه چشمان تو.
در وصف تو دیوانگی ام اوج گرفته.
عاشق زلف پریشان سیه روی تو شد،
دیوانه دل ما.
دل ما غرق،
موج زلف مشکین تو شد،
بی تو یک دم تو گمان مکن
که من بی تو حیاتی دارم.
در سینه ی ما،
حسرت دیدار کسی نیست به جز تو
یک لحظه ز من جدا نشد،
حسرت دیدار تو ای دوست.
رهایت نمیکنم مگر آنکه مرا از قصد گم کنی
هنوزم خاطرات آن سیه چشمان تو،
در خاطرم هست.
از فکر تو بیرون نروم،
تا به تنم هست جان و نفسی.
گرفته از نگاه من.
نگاهت خواب شبهامو.
فکر چشات نمیزاره،
که خواب به چشم من بیاد.
با فکر تو بیدارم.
آن لحظه که تو خوابی
آنکه دیوانه شود با یک نگاه تو، منم.
خاطرات چشم تو،
بد قصد جانم کرده اند
و آرزوهایی که به جای برآورده شدن،
حسرت شدن
من دلم پیش کسی هست.
که از من خبرش نیست.
بی تو یک شهر که نه،
کل جهانم خالیست.
نیست جز چشم سیاهت،
چشمی اندر خاطرم
در سر هوس،
زلف پریشان کسی نیست
به جز تو