هنگامی ﮐﻪ ﻋﻤﯿﻖﺗﺮﯾﻦ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ میدﻫﯿﺪ ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯه تغییر میکند ...
موفقیت تنها یک چیز است؛ اینکه زندگی را به دلخواهِ خود بگذرانید.
محبوبم ! زندگی من از روزی آغاز می شود که دل به تو سپردم.
قلبم فشرده میشود و بغضم را قورت میدهم. نمیخواهم بدانی چه در مغز لعنتیام می گذرد.آخر این زندگی کوفتی ارزش رسوا شدن را ندارد. به غرورم که زخم میزنی فقط نگاه میکنم و لبخند می زنم. من در سکوتِ چهره ام دلتنگی هایم را فریاد میزنم،ناله میکنم و زندگی را...
با آمدنت فهمیدم قبل از تو فقط زنده بودم زندگی نمیکردم !
آری ، انسان زندگانی دشواری دارد ... من تصور میکنم بهترین تعریفی که میتوان از انسان کرد این است : انسان عبارت است از موجودی که به همه چیز عادت میکند !
کسی که راهِ رسیدن به آرمانِ خویش را نمیداند، سبکسرانه تر و لاابالی تر از آنی زندگی میکند که آرمانی ندارد.
I Still live with someone that left me along time ago... من هنوز دارم با کسی زندگی میکنم که خیلی وقته رفته...
مهمترین خطر در زندگی، خطر نکردن است ! فردی که خطر نکند، چیزی انجام نمیدهد، چیزی ندارد، چیزی نیست و چیزی نمیشود ...
میبوسمت بدون سانسور ! و میگذارمت تیتر درشت روزنامه ... آنجا که حروفش را بی پروا چیدهاند ؛ و خبرهایش را محافظه کارانه ! و من همیشه زندگی را آسان گرفتهام عشق را سخت ...
برای عوض کردن زندگیمان ، برای تغییر دادن خودمان هیچ گاه دیر نیست هر چند سال که داشته باشیم، هرگونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی را که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است ! حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد باید افسوس...
هوسِ تو را دارم که دیوانه ام کنی با خواندن یک شعر ... که مستم کنی با استکانی چای ... که خوشبختم کنی با یک بوسه یِ بی هوا .. فلسفه نبافم هوسِ زندگی کرده ام با تو .. بگو کنارت دقیقا کجاست ..؟! که زندگی آنجا معنا میگیرد .....
اینجا رو فراموش کن برو دنبال قلبت ! ما فقط یکبار زندگی میکنیم، تو باید تو رویاهات زندگی کنی، هیچکس دیگهای قرار نیست اینکارو واست انجام بده ...
ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی در امروز طراحی کردهاند و نه بیشتر ! نگرانی امروز برای مشکلات فردا، دردی از ما دوا نخواهد کرد ...
آنان که می خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک بشوند؛ زیرا پس از میل به مقام حقیقت یابی است که از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند.
زندگی همین لحظه های کوچکی ست که داریم به چیزهای بزرگ فکر می کنیم !
قدیم زندگی یک پیاده رَوی مفرح جمعی بودحالا اما.... ده هزار متر با مانع است! بدو رفیق بدو ...
. الان که دارم مینویسم خیلی شدید مریض شدم و دلم قدِ یه دنیا تنگته... نمیدونم این پست رو میخونی یا نه، نمیدونم حالِ این روزات خوبه یا نه، خواستم بگم خیلی تنهام... خواستم بگم خیلی سخته با یکی کلی خاطره بسازی و بعد مجبور بشی خیلی ماهی گونه همه...
من برای زندگی تو را بهانه میکنم
زندگی چنین تقلایی است : جنگی است که هر روز تکرار میشود و لحظات شادش خلسههایی کوتاهاند که بهایی گزاف برایشان پرداخت میکنی ...
زندگی خیلی چیزها یادمان میدهد و ما مقصریم که یاد نمیگیریم و بارها و بارها در همان تله شیرین گرفتار میآییم ...
خاطرات عموما در ذهن ماندگارند ؛ برخی از آنها را باید صیقل داد و گوشهای جای داد و بعضی دیگر را میبایست هر چند وقت یک بار هرس کرد ! این که میگویم هرس کنیم به این دلیل است که خاطرات در تمام ذهن و روح ریشه میدوانند و نمیشود...
روال زندگى بدین گونه است : زندگى پر از اتفاقات گذرا و موقت است و همین اتفاقات هستند که زندگى را زندگى مىکنند. گذشته مثل قدم زدن روى ماسه، ردى به جا مىگذارد اما در هرحال باید به سوى آینده حرکت کنیم ...
ما از عروسک کمتریم. آنها مُرده بودند و زندگی می کردند؛ ما زندگی می کنیم و مُرده ایم