متن عروسک
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عروسک
دنیایم،
رنگرنگ بود
با خندههای بیدلیل
با دویدنهای بیجهت
با آسمانهایی که
فقط برای من آبی بودند...
تا روزی که
موشکها آمدند
و ترس،
در چشمهای عروسکم خانه کرد
حالا
دستم را بگیر
در این ویرانهی خاطرهها
با تو
میخواهم دوباره
رنگ ببخشم به جهان
از من جدا مشو
ای...
روز בختر براے ماבرانیست که هنوز حس בختر بوבט را בر خوב زنـבـہ نگـہ בاشتـہ انـב..
با نـבاشتن ؋ـرزنـב عروسک هاے خوב بـہ اغوش مے کشنـב
وبا בست هاے ظریـ؋ـشاט موهاے عروسک خوב را مے با؋ـنـב و با رژ لپشاט را رنگے مے کنـند ..
روز בختربراے ماבرانیست کـہ با...
روز בختر براے ماבرانیست کـہ ب جای داشتن فرزند دختر، عروسک پلاستیکی خود را به اغوش می کشند و با بوسه های گرم و عشق مادرانه اش به تن او جان می بخشد .
وبا دست های ظریفش موهای عروسک خود را می بافند و با رژی قرمز لپشان را...
https://sherepaak.com/poetry/%d8%b9%d8%b1%d9%88%d8%b3%da%a9%db%8c
💜لبم را بوسه زد ، برگردنم گاز
💚مرا همچون عروسک کرد هی ناز
💙به آغوشش فتادم چون عروسک
💛شد او فرمانده و من مثل سرباز
🔹عنوان شعر : عروسکی
🔺قالب : دوبیتی (غزل)
✍شاعر : مهدی سلمانی میاب
🆔@MahdiSalmaniPoems
عروسک ها بزرگ نمی شوند،
اما،،،
خاطره هایش چرا...
رها فلاحی
دلم گرفتە،
همچون عروسکی شیشە ای!
که می خواهد گریه کند اما
لبخندی بر لب دارد.
شعر: بروسک صلاح
ترجمه:زانا کوردستانی
یک تنهائی ی دشوار !…
راز دل عروسک هاست
در سکوت فقط نگاه می کنند
گاهی چقدر شبیه اینها بودیم!
برگردان شعری از رها فلاحی به زبان هورامی
از همه ی عروسک هایم پرسیدم،
نه! هیچ کدام
دوست داشتن
--نمی دانستند!
جه گِرد وه ویلکه کا پرسام،
نه! حیچ کامشا
(وه شه ویسی)
نه زاناشا!
مادرم
مادرم آنزمان که کودک بود
روی پایش یکی عروسک بود
آنکه عشق و عزیز مادر بود
ریزهِ میزهِ تمیزُ کوچک بود
♡○○.○○○
آن عروسک مکان ایمن داشت
یک بلوز قشنگ بر تن داشت
بین دستان کوچک مادر
سرنوشتی مشابه من داشت
♡♡○.○○○
روی پایش تکان تکان میداد
آسمان را...
از همه ی عروسک هایم پرسیدم،
نه! هیچ کدام
[دوست داشتن]
--نمی دانستند!
رها فلاحی https://t.me/rahafallahi
چقدر عبرت در عروسک هاست..!
و ما از عروسک کمتریم، آنها مرده بودند و زندگی میکردند ...
ما زندگی میکنیم و مرده ایم !
در آغوشش کشید..
درد و دل کرد..
حرف هایش ک تمام شد..
گلویش از بغض درد گرفته بود..
و چشمانش لبریز از اشک..
ب چشمان آسمان شبِ عروسکش نگاه کرد..
اشتباه میدید یا ن را نمیدانست..
ولی انگار..
عروسک هم چشمانش لبریز از اشک شده بود..:)
*💜💞⛅️💜💞
زندگی اونجاش قشنگه... 🍄
که تو بیست دقیقه تمام
بجای عروسک خواهر کوچولوت
که تازه به سن تکلیف رسیده💫
با لحن بچگونه حرف بزنی...
و اون بعد بیست دقیقه✨
چشماشو آروم باز کنه و
عروسکشو محکم بغل کنه :) 💞💜
و تو باعث شده باشی که ی
سحر قشنگ...
عروسکم
--سنکوپ کرده ست...
***
آه از،
یک تنهائی ی دشوار!
عروسک ام
قبضه روح کرده ست
--تنهایی ام را!