بعضی از عطرها نبض دارند ....... گرم و بوسیدنی ، مثل تو ...... ️️️
گاهی به این راضی میشوم که یک نفر اتفاقی از کنارم رد شود که بوی تو را بدهد من بویِ عطرش را استشمام کنم و هزاران بار بمیرم.. ️️️
امروز در خیابان کسی که عطر تو را زده بود از کنارم رد شد و این یعنی قتلِ غیرِ عَمد
از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم هنوز پیرهنم را، نشُسته می پوشم هنوز بوی تو از تار و پود زندگی ام نرفته است که خود را به عطر بفروشم
توکنارم باشی.️ من عمیق تر نفس میکشم که تمام عطرت سهم من باشد ️️️
امروز یکی بوی عطر تو را میداد عمیق نفس کشیدمش
و عطر گردنش چیزی شبیه بوی دشت آغشته به زنبق و شهد، بوی نم ... بوی خیس کوچه، بوی خاک مزارع باران خورده...
پیراهن اگر تو باشی میپوشمت! عطر اگر تو باشی میزنمت! شعر اگر تو باشی میخوانمت! اما تو نه شعر باش، نه عطر... پیراهنم باش بگذار بپوشمت، بویت عطر شود و حالم شعری سپید! بگذار سروده شویم به عشق؛ و حالمان چاپ شود در ڪتابی به نامِ زنی ڪ ه دیوانه...
صبح ها طلوع مے ڪند خورشید دلم چشمان آسمان باز مے شود عطرمے ترواد از نیلوفر ها و چه عاشقانه صبح بخیر هاے تو در نسیم مے رقصند ️️️
عطرِ آغوش تو زیباترین انقلابیست که هر شب در میانِ جانم عاشقانه کودتا میکند ... ️️️
در مجلس ما عطر میامیز که ما را هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
`ᴍʏ ғᴀᴠᴏᴜʀɪᴛᴇ ᴘᴇʀғᴜᴍᴇ ɪs ᴛʜᴇ sᴍᴇʟʟ ᴏғ ʏᴏᴜʀ ʙᴏᴅʏ عطر مورد علاقه یِ من بوی تن توست️ ️️️
صبح ها طلوع می کند خورشید دلم چشمان آسمان باز می شود عطر می ترواد از نیلوفر ها و چه عاشقانه صبح بخیر های تو در نسیم می رقصند...
صبح تنها بهانه ی نمناک باغچه است برای عطر پاشیدن و نازیدن و تو تنها بهانه ی زیبای منی برای خندیدن ... ️️️
عصر ڪه میشود حیاط دلم پر میشود از عطرِ حضورِ عاشقانه ات... عصرها فقط زمانِ فڪر ڪردن به توست نه چیز دیگری.... عشق تو مجنون ڪرده این شاعره ے عاشقت را....... ️️️
هر انسانی عطری خاص دارد گاهی برخی عجیب بوی خدا میدهند مثل *مادر* تولدت مبارک زندگیم
از گلی که نچیده ام عطری به سر انگشتم نیست خاری در دل است.
ما در میان سنگ و سایه و زمان گام میزدیم ما در میان عطر و برگ و هوا و مرگ محو میشدیم نور از دهان کهکشان تراوش کرد نور از درون زمان نِشست کرد و روز شد جمله برگهای سبز جهان قلب بود وُ _ قلبِ تو بود
رها کن عطر موهاتو دلم گم کرده راهشرو
زندگی بدون زن در نظر من گلستانی بدون گل و عطری بدون بو و خواب آسودهای بدون رویای خوش بیش نیست !
باران که میگیرد هوا، عطر تو را می آورد تو زیر باران میروی شهری معطر می شود
همسر مهربانم ،خانه عطر نفسهای تو را میدهد. عطر خانه را با گرانترین عطرهای جهان عوض نمیکنم.
تا میتونی به خودت برس خودت را دوست داشته باش بهترین غذا هارو بخور برای خودت خرید کن عطر خوب بزن سفر برو تفریح کن و لذت ببر باور کن در این دنیا کسی مثل خودت نمیتونه حالت رو خوب کنه روزای خوبتو بساز
خوب بود وسیلهای اختراع میشد که خاطرات را مثل عطر در بطری نگه میداشت ، از آن پس دیگر محو و یا کهنه نمیشدند و آدم هر وقت میخواست ، درِ بطری را باز میکرد و مثل این بود که لحظات را بار دیگر زندگی میکند ...