اهسته -اهسته/ می چیند کلمات را شاید/ برخیزند ارزوهای براورده نشده.
هزاران پنجره.../ نه،/ دنیا/ برای تماشای تو/ کم است!
شبیه ی اسبانِ وحشی بود/ با بوسه ای/ رام شد!
شال به کمر/لب را پنهان کرد بهار/چشم و اَبرو سیاه
بمحض اینکه آرزوهایم راخواب کردم به آرامش رسیدم چقدرساده بود خوشبختی.
آنقدر عطروبوی پیراهنت عمیق هست که یقین می کنم بابهارآمدی که دلمراببری.
اُردی بهشت/آسمان را بادکنک چید/تولد گل
غروب/در خوابِ بستر دریا/لالایی باد
نمی دانستم/زود اتفاق می افتد شب/رسید آب مروارید
گونه های بهارپیر می درخشد از گل انار آرایشگربهار کم نمی آورد
لب رود/قایق در جست جوی توست/دل و پارو/پشت ابرهای/اُردی بهشت
یک طرف ماسک/آن طرف روسری/بهار را نمی توان دید اندکی
سالی که روبرو عکس پشت سر عکس ادم خجالت کشید ظاهر شود
خورشید/پاک کرد عینکش را/پهن شد آفتاب
درراهی که هیچ بادی نمیوزد دلتنگ قاصدکی بودن خیلی سختست.
خاموش شد/توپ و تفنگ دنیا/جهان گِل آلود
هرشب ماه اگرنتابد چراغ چشمانت به دنیایم بتابد بسم است.
شب/ تکه تکه / هوا را/ نفس تنگی گرفت/ زمین / خانه ی وحشت
کنارم/تو را کم دارم/این پا آن پا می کند استکان
نمی شود/بهار را در خانه نگاه داشت/زوزه ی گرگ ها
پاره پاره شد گل/سین عید /ویروس
ازدیوار چین/تا چینِ و چروک جاده ی ابریشم/فریاد در نهالستانهای توت رشت
منتظرم باش دارم می آیم چهارشنبه سوری در روستایتان دوتائی تخم مرغ جنگی.
برف آشفته/ میبارد درونم پشت ِپنجره/ یخ میزند/تنهایی