پنجشنبه , ۲۲ آذر ۱۴۰۳
مثل تیغ دو لبه هستی؛بوسیدنت زخم استنبوسیدنت درد…...
هی مثل زخم میشکفی روی زندگیم پاییزِ زعفرانیِ افتاده از دهن...
چه دردمند و مطیعبه بهبودی می اندیشدزخمی که با دستمال معشوقهبسته می شود...
زندگی خیلی با نمکهو زخم های ما باز ......
ستاره ها زخم های مادرزادی من اندکه راه دیگران را روشن می کنند...
سیر شده ام از زندگیبس کهدل بی زبانمزخم خورده است ......
بخند برایم...لبخندت رابه هر زخمی که زدم خوب شد...
داشتنت زخم و اینکه هرگز قسمتم نمیشوی نمک است...
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدنیاد یک عشق عذابیست که لذت دارد...
زخم روی زخم آمد!و سرانجام عفونی شد،این تلنبارِ آسیب،رویِ دلم.... ....
آقای قاضی دل ساده داشتن تاوان دارد،هر روز باید بدوزی زخم هایی رو که از صداقت خوردی......
خنده، بخیه استبوسه، بخیه استفراموشی، بخیه استمهربانی ، بخیه استآدم بیبخیه متلاشی میشود!آدمزخم است......
جای بعضی از آدمها در زندگیپُر نمی شود...زخم میشود ،تا ابد میماند......
وقتی که چشم لال و زبان، کور و کر شودزخم آن زمان زبان به سخن باز میکند......
در گلویم گیر کردهزخم یک بغض غریب......
ما نیستیم! اما زمستان میرود روزیبا زخمهای لایَزال و برفِ سنگینش...
غمگینترین زنِ همهیِ قصهها منموقتی که آرزویِ تمامِ تنم توییمردی که زخم میزند و میرود ولیهر شب توییدوباره توییباز هم تویی ......
زخم هایت را پنهان کناینجا مردم زیادی با نمک شده اند......
سالها بعد شاید تو فقط یک زخم باشی درست وسط قلبم ....
مثل خاراندن یک زخمپس از خوب شدن،یادیکعشقعذابیستکهلذتدارد...
به گوش ام خش خش پاییز زرد استدل ام میعادگاه زخم و درد استنمی آید صدایی از در و دشتهوا بس ناجوانمردانه سرد است...
برگرد دیگر طاقت دوری تودر من اندک شده دلتنگم به توبه من عادت شده زخم توتو دلم چه خوب جامونده اسم تو...
از نمک نشناس ها آزار دیدن سخت نیستدرد دارد خوردن زخم از نمک پروردهای...
در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را اهسته می خورد و می تراشد....
- میگن زمان همه زخم هارو درمان میکنه...+ قلب های شکسته به این آسونی هادرمان نمیشن!تو درک نمیکنی......
آنقدر نیمه نماها به تنم زخم زدندنیمه ی گمشده ام آمد و من را نشناخت...
جای بعضی آدم هادر زندگی پر نمی شود،زخم می شود و تا ابد می ماند......
ﻗﺪﯾﻤﺎ ، ﺯﺧﻢ ُ ﯾﮑﯽ ﻣﯽ ﺯﺩ ؛ﻧﻤﮏ ُ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯽ ﭘﺎﺷﯿﺪ ﺍﻻﻥ ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﺵ ، ﮐﺎﺭ ِ یه نفرهامان از رفقای تازه بدوران رسیده...
-نه نمیتوانم فراموشت کنمزخمهای من بی حضور تو از تسکین سر باز میزنندبالهای من تکه تکه فرو میریزند......
زخم حرف کسی که دوسش داری،هیچوقت خوب نمیشه ......
همیشه برای زخم هایماننمکنذر امام زاده کرده ایم...