مرا ببر آنجا که تا ابد باشی که من بدون تو ناتمام می مانم ️️️
سلاحَش خنده ست او میخندد و من میمیرم براش ️ ️️️
در مجلس ما عطر میامیز که ما را هر لحظه ز گیسوی تو خوش بوی مشام است
تمام صبح هایم با تو بخیر می شود تو آنی که با هر تَبسُمَت خورشید طلوع می کند ... ️ ️️️
آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم
لبخندت ... زندگی من است ، زندگی کن برای من جانم
می دهم فتوا شود روشن که در قانون عشق قتل یک احساس حکمش کمتر از اعدام نیست ...
مثل داروهای کم پیدا نبودت فاجعه ست من پر از درد توام بیمار میدانی که چیست
تویی که دفع شود صد بلا در آغوشت بیا که گریه کنم بیصدا در آغوشت...
از لحظه ی اولین دیدارمون زیباترین دعای روی لب هام اینه جانم فدای جان تو...
تو امروز من و تمام فرداهای منی
بس که لبریزم از تو می خواهم چون غباری ز خود فرو ریزم زیر پای تو سرنَهَمْ آرام به سبک سایه به تو آویزم ...
به عشق تو زنده ام️ ️️️
بُردی دلُ در ڪمینِ جانی ️️️
آرام آرام چہ عاشقانہ دنیایم شدی؟ بہ راستی چه می ڪند این عشق....!!! ️️️
بعضۍ صداها را باید در آغوش گرفت … مثل یڪ دوستت دارم از زبان تو️ ️️️
به حد دریا که عمیق است وخروشان .. عشقت در من در جریان است ...
چشم هایت عجیب اند به من که میرسند پراز زندگی میشوند.......
دل غارت شد به تماشای نگاهت
حلول ماه در سیاهِ مستِ نگاهت...
لبان تو همان شکوفه انار است که در قلبم رویده
شعرهایم تا آسمان برایت قد می کشند باید روح بزرگی داشته باشی
زیباییِ این فصل تویی اِسفند که مرا به بهار می رسانی مریم گمار
به یمنِ حضورش زمستان م بهاران ست اِسفند