از عشق فقط اینو بگم جای خون توی رگم عشق تو جریان داره
"لباس گرم بپوش، سرما نخوری" همان عشق است با طعم غلیظ دوستت دارم...
عشق یعنی: چشمهایش را اندازه ی دنیا ببینی و دنیا را اندازه ی آغوشش...
عشق جان دلم یک آرامش ساده میخواهد تو باشی و من و جهانی که محو تماشای ما باشد
زندگی پُر از عشق و رنگ می شود وقتی شادی را، در قلب دیگران نقاشی کنی...
دچار عشقِ تو شدن ناب ترین گرفتاریِ این زندگانیست
هرکه در عشق سر از قله برآرَد هنر است! همه تا دامنه ی کوه تحمل دارند...
عشق با بوسه عمیق می شود شعر با نگاهِ تو...
چیزی جز عطر تو نیست در هوا؛ پاییز هی تازه می شود عشق هی رنگ می گیرد
به جناب عشق گفتم تو بیا دوای ما باش که به پاسخم بگفتا تو بمان و مبتلا باش
با تو حال تمام لحظه های من عشق است
به عشقت دل سپردم چه عشق بی نظیری
عشق، علف هرز نیست هر جایی نمی روید اوینکان بریثویت
لحظاتى که با عشق میگذرد انگار که از ثانیه هاى عمر کم نمی شود.
چقدر عاشق و معشوق مرده اند، امّا هنوز هم که هنوز است عشقِ شان باقی ست
برای من عشق تنها یک معنی دارد ! شعله هایی سرکش از اشتیاقِ دائم ِحضور تو !
عشق یارب با فراموشی چرا بیگانه است رفته اما یاد او با این دل دیوانه است
چال گونه ات، عمق عشق من است وقتی که خنده بر لبانت می نشیند.
من پر از عشق توام مرا نفس بکش....
عاقبت عشق به یک خاطره می پیوندد کفش می ساید و می خندد و در می بندد
خدا کند همه ی عشق ها به هم برسند من وتو نیز در این لا به لا به هم برسیم
و شب «یلدا» کنار سفره ی عشقت انارِ سرخِ صد دانه چه شیرین است...!
و من تو را به نهایت ممکن دوست داشتن ، به بی نهایتی عشق دوست دارم
عشق دلیل نمیخواد...دل میخواد